سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخوانی» ثبت شده است

انسان ها چگونه کتاب می‌خوانند؟ نگاه هر فرد به کتاب چگونه است؟ مثلا ممکن است برخی کتاب را دارای شخصیت بدانند. برخی برای خود و کتاب حریمی شاید خصوصی قائل‌ باشند. برخی دوست دارند با دیگران از کتابی که خوانده‌اند سخن بگویند یا بشنوند. برخی ...
آیا نگاه انسان‌ها به کتاب یکسان است؟ آیا این بستگی به خود کتاب دارد؟ آیا این به دست خود نویسنده است؟ چگونه می‌توان مواجهه انسان‌ها با کتاب را شناخت و دسته بندی نمود؟ مثلا خود شما کتاب ها را چگونه می‌بینید؟ همه را یکسان می‌بینید یا برای هر یک تجسمی متفاوت از سایرین دارید؟
دوستی یا رفاقت با کتاب چگونه تفسیر می‌شود؟

 اینها سؤالهای دوست بزرگواری بود که باعث شدند به موضوع کتاب و کتابخوانی از زوایه ی دیگه ای نگاه کنم! از اونجایی که جامعه شناس ، روانشناس و یا هر کارشناس متخصص دیگه ای مرتبط با این موضوع (یا کلاً هر موضوع دیگه ای) نیستم! پس فقط از نظر و زاویه ی عامی و عادی خودم بهش نگاه می کنم ! زاویه ی دید کسی که کتاب و کتاب خواندن رو دوست داره!

بنابراین نظرم درباره ی این سؤالهای خوب و عمیق رو از منظر " مثلا خود شما ..." می نویسم. از نظر خودم!همین !

 *******

۵ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۸:۴۵
سپیدار

بدترین نوع کتاب خوندن برای من همین جویده جویده خوندنِ ! جویده جویده خوندن هم یعنی مطالعه ی فرسایشی! یعنی به هر دلیلی کتابی رو بدون تمرکز و در طولانی مدت (مثلاً)می خونم! ولی در اصل اینطوری دارم به نوعی کتاب رو نابود می کنم !

وقتی فاصله می افته بین وقتهایی که برا مطالعه ی یه کتاب میذارم ، جزئیات بخش هایی که خوندم رو تقریبا فراموش می کنم و اینطوری سرِ کلافِ قصه هم از دستم در میره !

مثلا همین کتاب "در کمین گل سرخ" که درباره ی شهید صیاد شیرازیِ! الان دقیقا یک ماهه دستمه هنوز نصف هم نشده ! 160 صفحه برا 30 روز ، یعنی روزی حدود 5 صفحه !!!

هنوز برام درس عبرت نشده که وقتی تمرکز ندارم کتاب نخونم (یا حداقل کتاب خوب نخونم!) ! مخصوصا الان که دو هفته بیشتر به پایان این سال تحصیلی نمونده و ذهنم بیشتر از قبل درگیر و مشغوله !(این دو سه هفته هم تموم بشه حداقل یه بار از رو دوشم برداشته میشه!)

*****

پ ن1: هر کس بعد از چند سال کتاب خوندن و مطالعه ، روش شخصی و خاص خودش رو کشف می کنه !این روش احتمالا همون روش درس خوندنش هم باشه !(در مورد من که همینه!) مثلا من هر کتاب و مطلبی رو باید یک بار با دقت و کامل از اول تا آخرش بخونم تا شاکله و استخوان بندی کلی اون مطلب تو ذهنم ساخته بشه . حین خوندن هم علاوه بر اینکه زیر قسمتهای مهم و جالبش خط می کشم ، حاشیه نویسی هم می کنم ! (همون که قبلا گفتم : در جا باید نظرم رو درباره ی مطلب خاصی کنارش بنویسم ، از نویسنده تشکر کنم یا بزنم نظریه ای که مدتها روش فکر کرده و قلم زده ، با خاک یکسان کنم != کتاب خودمه ، می تونم ! )

بعد که فهمیدم منظور نویسنده چیه و قضیه چیه، یکبار دیگه کتاب رو تند خوانی و مرور می کنم با تاکید و تمرکز بر روی قسمتهایی که به نوعی علامتگذاری شده ! اینطوری نازک کاریِ اون اسکلت بندیِ دورِ اولِ خوندن هم تکمیل میشه !

اما سر این کتاب نتونستم به روش خودم پیش برم و کتاب به این قشنگی داره هدر میره !ناراحت

پ ن2: چند تا شهید هستن که همینطوری و دلی و حتی بدون شناخت نسبی دوستشون دارم ! یکیش دیالمه(که ماجرایی داشتم سر خریدن کتاب "آقا وحید"ش ،یکیش حسین خرازی! و ... یکیش هم همین صیاد ! و حالا حیفم میاد که کتابش رو دارم اینطوری هدرخون [!]می خونم ! ... نمیدونم شاید رهاش کنم و بعدا سر فرصت از اول بخونم ...

پ ن3: تصمیم دارم نمایشگاه کتاب رو اواسط و اواخر هفته ی بعد برم! تجربه میگه بعضی از کتابها به روزهای اول نمایشگاه نمیرسن! و مهمتر اینکه چون جای نمایشگاه امسال جدیده ، روزهای اول احتمالا خیلی مشکل داره!

پ ن4: اگه کتابِ خوبی رو سراغ دارین لطفاً بهم بگین .

بد عادت شدم! آخه خیلی از کتابهایی که پارسال دوستان پیشنهاد دادن و خریدم عــــــــــــــــــــــــــــــــالی بودن!

****************

بیت کاملا بی ربط از فاضل نظری و صرفاً چون اسم "صیاد" توش اومده:

آهو نگران است ، بزن تیر خطا را

صیاد دل از کف شده! تا کی به کمینی؟

۱ ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۵
سپیدار