سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۹۵ مطلب با موضوع «خاطرات :: خاطرات مدرسه» ثبت شده است

دوستان و همکارای خوبم!

شما جای من بودین چه کار می کردین ؟؟؟؟

◊◊◊◊◊

چند وقتی هست که تو فضای مجازی و غیر مجازی دوستان و همکاران میخوان که فایل های قابل ویرایش پاورپوینت های فارسی و ریاضی رو در اختیارشون قرار بدم .  

از یه طرف مثل هر اثری که تولید میشه حق کپی رایت برای خودم قائلم . هر چی باشه شب ها و روزهای زیااااادی رو طی این چند سال گذاشتم برای ساختنشون . از خواب و خوراک و خانواده ام زدم تا تونستم فایل هایی با اون کیفیت رو بسازم .(به خدا قصدم فخرفروشی و تفاخر نیست ولی دوستانی که از پاورهای ما استفاده کرده اند حتما تأیید می کنند که اصلا قابل مقایسه با پاورهایی که جاهای دیگه دیده اند نیست . هم از نظر زیبایی و هم از نظر کامل بودن!)

هر درس فارسی که شامل دو کتاب فارسی و نگارش میشه ، بین 20 تا 50 اسلاید غیر تکراری داره و ریاضی هم هر تم حدود 20 تا اسلاید غیر تکراری . و در هر درس بی اغراق چند هزار انیمیشن به کار رفته!

♥♥♥♥♥♥♥♥♥

به دو نمونه از سختی های زیاد تولید این پاورها اشاره کنم بد نیست :

دوستان می دونن که خط مورد استفاده در کتابهای فارسی ما با هیچکدوم از فونت های در دسترس و موجود تطابق کامل نداره . یه جور خط تحریری بین فونت فراز و نستعلیقه. و من به خاطر اینکه دقیقا خود خط کتاب توی پاور باشه بسیاری از کلمات رو دونه دونه از پی دی اف کتاب بریدم و تو فضای فتوشاپ اطرافش رو کامل خالی کردم! تا شکل زیباتر و شکیل تری داشته باشند . طوری که انگار تایپ شده اند!

...

 به جز تصاویری که دونه به دونه و با وسواس پیدا و انتخاب کردم (شاید قابل باور نباشه ولی خیلی وقتها برای گذاشتن یه تصویر حاشیه ای که جنبه ی زیبایی داشته چند صد تصویر و انیمیشن رو زیر و رو کردم تا تصویر مناسب، با کیفیت و حتی الامکان غیر تکراری پیدا کنم . تصاویر اصلی که جای خود دارن!) جاهایی که مجبور بودم از تصویر خود کتاب استفاده کنم ناچار بودم تو فتوشاپ یا ابزار دیگه کیفیت تصویر رو بالا ببرم و جاهایی که با این روش هم تصویر با کیفیت و خوبی درست نمیشد ناگزیر تصاویر رو دوباره بازسازی کردم !!

(فقط کافیه به شباهت زیاد شکلهای پاورهای ریاضی با کتاب توجه کنید . آیا متوجه شباهت و تفاوت شکلهای شیر و زرافه و میمون و ... و ترکیب بندی کلی پاورها با تصاویر و صفحات کتاب ریاضی شدین؟ متوجه شدین اونها شکلهای کتاب نیستند بلکه دوباره ساخته شده اند؟!!!)

♥♥♥♥♥♥♥♥

طبیعتا با اینهمه زحمتی که براشون کشیدم دوست ندارم مورد سوء استفاده قرار بگیره و کسی یا کسانی با برداشتن یا تغییر اسم و لگو و یا تغییر و حذف و اضافه ی چند تا تمرین و تصویر به نام خودشون به جایی ارائه بدهند و یا به فروش بگذارندشون . (نمیدونم شاید توقع من زیادیه!)

واقعا درک نمی کنم چرا دوستان دوست ندارند اسم صاحب اثر پای کارش باشه ! مگه وقتی کتابی میخرند یا بهشون هدیه داده میشه اسم نویسنده رو حذف می کنند؟ مگه وقتی فیلمی می خرند یا هدیه می گیرند اون کتاب یا فیلم رو با نام خودشون می فروشند یا منتشر می کنند؟ مگه وقتی برنامه ها و نرم افزارهای آموزشی مثل میشا و کوشا ، فیلم های علوم فندق و ... رو می خرند یا بهشون داده میشه فایل قابل ویرایش رو هم می گیرند تا اسم خودشون و مدرسه شون رو روش بگذارند؟!!!! ...

...

دیگه اینکه به نظر من پاور هم مثل کتاب و کاغذ و ماژیک و گچ و خط کش و چینه و ... ابزار کار هست درست مثل بیل و کلنگ و ارّه و قیچی و ... مگه در هر شغلی هر کس باید تمام ابزار اون شغل رو خودش بسازه؟ 

...

...

♥♥♥♥♥♥♥♥

از طرف دیگه به خاطر شرایط موجود و الزام به تدریس مجازی، بعضی مدارس و مدیران اصرار دارند برای تبلیغ خودشون و مدرسه شون یا به هر دلیل دیگه ای بگن همه ی معلمهای ما خودشون برای همه ی درسها تولید محتوا کرده اند!!!!! و همکارانشون رو تحت فشار گذاشته اند که هر طور شده تولید محتوا کنند و با اسم خودشون یا مدرسه شون ارائه بدن!!!!! (نه اینکه از نظر اقتصادی و معنوی معلمها تأمین هستند باید از ساعات خونه و زندگیشون هم بزنند برای تولید محتوا!!!!!)

...

بهم میگن بهتره خودت فایل اصلی رو بدی و گرنه خودت میدونی راههایی وجود داره که بدون اجازه ات فایل هات رو ویرایش کنند . قبول دارم این حرف رو . ولی وقتی بدون اجازه ی من باشه پیش خدا من صاحب حقم و کار اونهایی که این کار رو می کنند دزدی ! 

(ممکنه برای بعضی ها مهم نباشه این حرفها ولی چه بخواهیم چه نخواهیم روز حسابی وجود داره و قاضی عادلی!)

...

لطفا خودتون رو بگذارین جای من و بگین تو این موقعیت شما باشین چه کار می کنین ؟!!!!

از همه ی دوستانی که محبت می کنند و به سپیدمشق سر می زنند مخصوصا همکاران و دوستانی که از پاورها و مطالب ما استفاده کرده اند توقع دارم حتما حتما نظرشون رو بگن!

با کمک نظرات شما انشاءالله درستترین کار رو انجام بدم .

پیشاپیش ممنوووووووون از محبتتون !

۲۰ ۱۶ مرداد ۹۹ ، ۱۶:۳۳
سپیدار

همینطوری و از روی بیکاری و یه کم برای پیدا کردن و دیدن چند نمونه پاورپوینت علوم اول دبستان گفتم برم ببینم تو فضای مجازی چه خبره؟!  رفتم یه چرخی تو نت زدم ... ولی چیزی دیدم که حالم رو گرفت ...

چند تا تصویر از پاورپوینت های ریاضی و فارسی دیدم که خیلی به نظرم آشنا اومد . نیازی به دقت نبود اینقدر برای درست کردن تک تک آیتم های پاورپوینت ها وقت گذاشته بودم که چشم بسته هم میتونستم پاورهای ساخته ی خودم رو از بین هزاران کار دیگه تشخیص بدم ... بله درسته تصاویر مربوط به پاورهای ساخته ی خودم بودند ولی بدون نشان سپید مشق ! اون فرشته کوچولو رو هم از همه جا حذف کرده بودند و جالبتر اینکه بعضی ها به قیمتهای مختلف برای فروش گذاشته بودند ...

من که پاورها رو بدون رمز و دانلود رایگان ، وقف امام رضای عزیزم کردم و انتظاری از کسی ندارم ولی ...

اونهایی که نتیجه ی زحمات دیگران رو به نام خودشون می زنند و ازش سوءاستفاده می کنند ، به چیزهایی مثل حق الناس و قیامت و حساب و کتاب و ... اعتقادی دارند؟؟؟؟؟

                                

مثلا سایت...(اسم سایت رو به خاطر احترام به قول مدیر محترم سایت مبنی بر حذف فایل ها ،حذف کردم!) که با ترکیب اسلایدهای پاورپوینت های فارسی خانم لیلا توکلی(وبلاگ مدرسه آبی) و پاورهای سپیدمشق فایل های جدیدی!!!ساخته اند!

البته با حذف نشانه های سپیدمشق و مدرسه آبی و با کلی تعریف و بازارگرمی برای پاورپوینتها و اینکه پرمحتوا و مناسب برنامه شاد طراحی شده اند و مدعی شده دبیران مجرب و دلسوزشون این فایلها رو ساخته اند!!!! گذاشته برای فروش! سایتی که برای خودش حق کپی رایت هم قائله!!!!

یا سایت دیگه ای به اسم  ....(ارزش اسم بردن نداره) که چوب حراج زده به مال مردم و پاورپوینت ما و خانم توکلی رو باهم و با حذف اسم و آدرس سپیدمشق و مدرسه آبی گذاشته برا فروش!!!!

چندتا وبلاگ و سایت هم بودند که به خاطر کم ارزش بودنشون از ذکرشون چشم پوشیدم و البته از وجود اینجور شاهکارها!!! تو اینستا و تلگرام خبر ندارم چون خوشبختانه یا متاسفانه هیچکدوم از این دوتا برنامه رو ندارم . 

ولی مطمئنا بعضی از اینهایی که حاصل تلاش و دسترنج دیگران رو به نام خودشون ارائه می کنند معلم هستند ... و بیچاره دانش آموزان و جامعه ای که اینجور معلمهای ناراست ، آموزگار راستی و درستی اش باشند ...

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 

...

پ ن: این روزها درگیر انتقالی گرفتن و رفتن از استان تهرانم !!! میشه برام دعا کنید تلاشم به نتایج خیر منتهی بشه؟...

دلم میخواد برم یه جای دووووور ولی فعلا استان همجوارمون یعنی البرز مقصد تلاشمه تا بعد ببینم چطور میشه دور و دورتر برم ....

۸ ۰۹ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۲۱
سپیدار

سامانه ی شاد درست شده برای آموزش بچه ها تو این وانفسای کرونا! شادی که خیلی شادی هم برامون نیاورده!

سامانه ای که معلم با دانش آموزان و دانش آموزان با معلم می تونن با هم در ارتباط باشند و فیلم و صوت و عکس و متن تبادل کنند .(تا اینجاش مثل پیامرسانهای دیگه است!)

با این تفاوت که تو پیامرسانهای دیگه منِ معلم می تونستم مدیر رو عضو گروه کنم برای نظارت بر کارم ولی تو شاد مدیر منو عضو گروه میکنه! در ضمن تو این سامانه بچه ها و اولیا با هم نمی تونن در ارتباط باشند!

من به عنوان معلمی که تو اسفند ماه و تا قبل از رونمایی از شاد ، تو ایتا گروه داشتم و توش کلیپ تدریس می گذاشتم و املا می گفتم و تکلیف می دیدم و غیره دقیقا همون فعالیت رو منتقل کردم به شاد!

تجربه ام میگه همونقدر که تو بارگذاری فایل ها و کلیپ ها توی ایتا مشکل داشتم تو شاد هم دارم. با این تفاوت که فرستادن عکس و صوت کوتاه و متن تو ایتا هیچ مشکلی نداشت و شاد سرشار از اشکاله! وقتی بچه ها میخوان تصویر املا یا امتحانشون رو تو گروه بگذارند ساعتها طول میکشه! (که گویا دارن این مشکل رو درست می کنند) خیلی از اولیا تو شاد گوشیشون هنگ میکنه و تصاویر سیاه میشه و ...

ضمن اینکه من نمی تونم صوت یا فیلمی که توی این سامانه ضبط کردم رو ذخیره یا با یه پیامرسان دیگه به اشتراک بگذارم. مطالب و فایل ها هم گویا تا 6 ماه ذخیره می شوند و احتمالا بعدش پاک میشن و منِ معلم سال بعد نمی تونم ازشون استفاده کنم!

تو ساعات پیک مصرف شاد رسما ناشاده! سرعت انتقال فایل اینقدر کند هست که گاهی مجبور می شیم برای راه افتادن کارمون برگردیم گروه ایتا و اونجا پرسش و پاسخ داشته باشیم . دو روز گذشته که ده درصد هم نشد ازش استفاده کنیم و رفتیم ایتا!

حالا کاری با معایب شاد ندارم . بالاخره یه جوری کلیپ و صوت و ... میگذارم و تدریس می کنم ولی حرفم سر فرصتیه که از دست رفت!

...

بهترین فرصت بود دولت تدبیر کنه و به جای هزینه کردن برای ایجاد یه سامانه ی جدید ، هزینه کنه برای تقویت زیر ساختها و سخت افزار پیامرسانهای داخلی .

می تونستن از پیامرسانها بخوان یه بخش دانش آموزی به پیامرسانشون اضافه کنند با خصوصیات مورد نظر آ.پ.اینطوری میلیونها خانواده سوق داده می شدند به استفاده از پیامرسانهای داخلی . 

ولی حیف که بنا نیست کاری انجام بشه که مردم احساس نیاز به پیامرسانهای غیربومی نکنند! قرار نیست به پیامرسانهای داخلی کمک بشه تا مردم با آرامش و رضایت ازشون استفاده کنند.

و دل آدم از این می سوزه که قرار بوده همین کار رو هم انجام بدهند . قرار بود هر مدرسه یه پیامرسان رو انتخاب کنه و دانش آموزان از همون استفاده کنند . به پیامرسانها هم ماموریت آماده کردن برنامه شون رو داده بودند .

ای کاش همون برنامه ی قبلی رو ادامه می دادند و دانش آموزان بین پیامرسانهای مختلف تقسیم میشدند و اینطوری ترافیک پیش نمی اومد و در ضمن بین پیامرسانها رقابت به وجود می اومد برای بهتر کردن پیامرسانشون!

ولی .... ولی یکباره بعد از عید نظرشون عوض شد و گفتند چرا پیامرسانهای داخلی رو وارد گوشی های مردم کنیم!!! اونطوری خدایی نکرده مردم متوجه میشدند از اینها هم میشه راحت استفاده کرد و با خانواده و دوست و آشنا ارتباط داشت! بنابراین یه سامانه ی ناقص و محدود و ابتر رو رو کردند!

...

فکر می کنند یه محیط ایزوله و گلخانه ای برای بچه ها و معلمها به وجود آوردند ولی گویا خبر ندارند کنار آیکون همین سامانه ی شاد تو گوشی معلمها بچه ها و والدینشون آیکون تلگرام ، واتساپ، اینستاگرام و ... هم وجود داره!!!!! نمی بینند که اولیا و دانش آموزان و معلمها و ... در حین استفاده از این سامانه برای ارتباط گرفتن با خانواده و دوستان و همکلاسی ها و ... میرن سراغ پیامرسانهای دیگه!

همونطور که گروه های همکاران هر مدرسه همچنان تو واتساپ تشکیل شده و سالهای بعد اولیا برای ارتباط و تبادل نظر با هم به احتمال قریب به یقین گروه هاشون رو تو واتساپ تشکیل خواهند داد!

...

حداقل کاری که الان به ذهنم می رسه اینه که کاش کاری کنند عموم مردم هم بتونن از این سامانه برای ارتباط با هم استفاده کنند .

ولی حیف! حیف که نرود میخ آهنین در سنگ! و چشمهایی که عادت کرده اند به خارج از مرزها دوخته بشن و مرغ همسایه رو غاز و شترمرغ و بوقلمون ببینند ، نمیخوان و باور ندارند که میشه جور دیگر هم دید و عمل کرد!

۱ ۰۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۵۲
سپیدار

سلام

چه می کنید با کرونا؟ من که با رعایت بهداشت مجبورم خیلی بیرون از خونه باشم دیگه دیگه!

دیگه داره یک ماه میشه تعطیل بودن مدارس به خاطر این ویروس بوووووووووق کرونا کلافه!

لابد خیلی ها میگن خوش به حالتون سر کار نمیرین و حقوق می گیرین!!!ناراحت نمی دونم شاید حق داشته باشن ندونن چقدر کار ما سختتر شده و زحمتمون بیشتر !ناراحت

راستش من که شب یا صبح زود که همه خوابن و صدایی نیست، بیدارم تا فیلم تدریس از روی لپ تاپ رو ضبط کنم و تو گروه بگذارم برای بچه ها. تا حالا نشانه های خوا ، تشدید ، ص و ذ رو همینطوری تدریس کردم و پس فردا هم میخوام عین رو درس بدم !!!از خود راضی

اتفاق خوب اینکه مجبور شدم پاور این حروف رو هم درست کنم!هوراتشویق

محور رو هم با کمک لپ تاپ و وایت برد کوچک توی خونه تدریس کردم . به نظرم نتیجه بد نشد !از خود راضیتشویق

تقریبا برنامه ها رو مثل کلاس دارم پیش می برم . به بچه ها املا میگم جمله به جمله. بعدش بچه ها عکس املاشون رو میگذارن تو گروه و من تصحیح می کنم.(میدونم مادرها کمک می کنن ولی باز هم گفتن املا بهتر از نگفتنشهمتفکر) .ازشون میخوام متن هایی که براشون میفرستم رو روانخوانی کنند و صداشون رو برام بفرستن و بعد من باید بشینم گوش کنم ببینم چطور خوندن و بازخورد هم بدم . تکلیف فارسی و ریاضی میگم حل کنند برام تو شخصی بفرستن و من دونه دونه ببینم و رفع ایراد کنم و تشویق!

خلاصه یک ریز باید در حال فعالیت باشم . یا در حال ضبط درسم یا در حال صوت گوش کردن و تکلیف دیدن و املا تصحیح کردن .

اینقدر سرم تو گوشی و لپ تاپه بعد عید باید عینک ته استکانی بزنم!!!نیشخند

خدا رو شکر از کلاس 45 نفری 40 نفر خوب همکاری می کنند . اما دو سه نفر اصلا هیچ کاری انجام نمیدن . آنلاین میشن ولی دریغ از انجام یه تکلیف!!! به نظر شما با اینها چه کار باید کرد؟؟؟؟منتظرمتفکر

میخواستم فیلم و صوت تدریسها رو بگذارم تو وبلاگ که دیگه وقتش گذشت و برای دوستان بلااستفاده شد .افسوس

پ ن:

الان هم که خیلی ها خوابن قرآن تدریس کردم و دارم میرم سراغ ریاضی تم19 نیشخند

.

.

خیلی بعدا نوشت:

پاور نشانه های 2 که باهاشون تدریس کردم و تو گروه کلاسم گذاشتم هنوز کامل نشدن و ویرایش کلّیشون مونده . انشاءالله بعد از درست شدن تو وبلاگ میگذارم.

نکته:

کانال تدریس مجازیمون تو ایتا همچنان فعاله و فیلم و صوت تدریس ها رو توش میگذارم. 

eitaa.com/tadrisemajazi_avval

۱۲ ۲۵ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۱
سپیدار

دیشب وزیر آموزش و پرورش اومده تو تلویزیون  شبکه 4 برنامه پیش رو و میگه :

چرا ما تو مدارسمون این کار رو نمی کنیم که مثلا یه شاخه گل رو ببریم تو کلاس و از بچه ها بخواهیم دقیق ببینند و بگن گلبرگهاش چه جوریه و چه رنگهایی داره !  تو هیچکدوم از مدارس ما اینطوری آموزش داده نمیشه ... این روش علمیه !!!!!!

... ما هیچ ، ما نگاه !!!!!

...

وقتی وزیر ما اینقدر بی اطلاعه دیگه چی بگیم؟ چطور از حجم بالای کتابهاو عدم تناسبش با وقت ، تراکم بالای جمعیت کلاسها ، فیزیک نامناسب مدارس ، طرحها و برنامه های بی فایده ای که به معلم تحمیل میشه ، معیشت و شان اجتماعی پایین نگه داشته شده و نابسامان معلمان ووووو حرف بزنیم ؟ 

(جالب اینکه مجری تو حرفهاش جمعیت ۳۰ نفر کلاس رو زیاد میدونه ... خبر نداره که اگه جمعیت کلاس ما ۳۰نفر باشه چقدر خوشحال میشیم !!!)

وزیر همون کسی هستن که تو یه برنامه ی زنده نشون دادن خبر ندارن معلمهای بالای ۲۰ سال سابقه یک روز تقلیل دارن و میتونن مدرسه نرن !و تو یه برنامه ی زنده قیافه ی حق به جانب گرفته و با تحکم میگه هر کس مدرسه ای سراغ داره که معلمش یک روز در هفته نمیاد مدرسه به ما اطلاع بده تا برخورد کنیم !!!!!!!!

...

۰ ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۳۳
سپیدار

این تهران دیگه جای زندگی نیست !!!

مخصوصا برای بچه ها و معلمهای ابتدایی؛ که نه تنها جای زندگی که جای درس خوندن و درس دادن هم نیست !!!! آلودگی خودش کم مصیبتیه حرصِ نرسیدن به بودجه بندی و عقب موندن درسها و باد خوردن پشت بچه ها و تنبلی بعدش هم شده قوز بالا قوز!!!!

اول یه هفته برای آلودگی هوا تعطیل شدیم ، بعد یه هفته برا بارش برف ، حالا هم که دوباره آلودگی ، ان شاءالله هفته ی بعد دوباره برای برف و هفته ی بعدش برا آلودگی ... زندگی نیست که تنفس مصنوعیه ، اکسیژن ، دی اکسید کربن ، اکسیژن ، دی اکسید کربن ... خدا میدونه بالاخره به زندگی برمی گردیم ؟ میریم تو کما؟ یا یه دفعه قید حیات رو می زنیم !!!

کاش میشد مثل پرستوها، پروانه ها، فلامینگوها، غازها ، چه میدونم گوزنها ، ماهی ها ، پنگوئنها ، اصلا کلاغها و گرازها و گورخرها کوچ می کردیم به جایی که آسمونش آبی باشه ... نیشخند

...

یادتونه حضرات مسئول که افاضه ی فضل فرموده و طرح داده بودن یک ماه از 15 آذر تا 15 دی بریم تعطیلات زمستانی و به جاش یک ماه تو تابستون بریم مدرسه؟!!! یکی بهشون بگه امروز 16 بهمن ماهه!!! بی زحمت تعطیلات زمستانی رو بکشید تا برسه به 15 اسفند روز درختکاری! بعد روز جشن شکوفه ها و باز گشایی مدارس و روز درختکاری رو همزمان برگزار کنیم و هر دانش آموز مکلف به کاشتن یک درخت بشه (وظیفه ی حفظ و مراقبت از درختش هم به عهده ی خودش که مسئولان دچار زحمت و تکدر خاطر نشن یه وقت !!! ) اینطوری شاااااید فرجی شد!

بگذریم که الان خیلی از مدارس مشکل سیستم گرمایشی دارند و نمیتونن ایمن و مطمئن تو این سرمای زمستون کلاسها رو گرم کنند اونوقت آقایون و خانمهای کارشناس و مسئول با چه عقلی تو ظل گرمای تابستون و بدون سبستم خنک کننده میخوان مدارس رو دایر و کلاس رو تشکیل بدن فقط خدا میدونه و بس ! (مطمئنا خودشون که تو تابستون و زمستون تو اتاق شیک و مجهز به آخرین سیستم گرمایشی و سرمایشی با پذیرایی چاشت و نیم چاشت و ... و سرویس ایاب و ذهاب اختصاصی و حقوق مکفی!!!(کافی از نظر خودشون البته! ) اُرد ناشتا داده و از خودشون طرح و نظر صادر می کنند چه میدونن ما معلمها تو یه کلاس کوچیک با 40 و خرده ای دانش آموز تو کلاسی که یه هواکش نداره چی میکشیم !!!!! )

...

پ ن: ببین حال خوبمون رو چطوری خراب می کنند؟؟؟؟ والا ! با این نوناشون !نیشخند

 ...

.....

مرا ببر
به شروع دوباره در پایان
مرا ببر
ببر به تو را دوست میدارم ...

یغما گلرویی

۴ ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۱۴
سپیدار

قرار بود یکشنبه درس جدید بدم که ...

حضرات مسئول تشکیل جلسه دادند و یکشنبه ، دوشنبه ، سه شنبه ( و احتمالا چهارشنبه رو هم) تعطیل کردند تا ان شاءالله هفته ی بعد ابر و باد و مه و باران و ... دست به کار بشن و هوا رو مناسب زندگی کنند . 

با اینکه هواشناسی گفته این آلودگی تا آخر هفته هست و همه میدونن که باید چشمشون به آسمون باشه و از مسئولان نباید هیچ انتظاری داشت (و گرنه مکدّر می شوند!!!!) یه دفعه نمیگن این هفته تعطیله و روز به روز اون هم عصر و دیر وقت اعلام می کنن که مدارس تعطیله!!! و ما الکی چشممون به زیرنویس شبکه شش هست که مگر معجزه ای بشه و نتیجه ی جلسه چیزی غیر از تعطیلی مدارس باشه!(تجربه ی سالهای قبل برامون درس عبرت نمیشه دیگه ... رضاامیرخانی تو کتاب داستان سیستانش میگه فرق انسان و حیوان همین امیده! انسان ، حیوان راجی!)

البته نمیشه به مسئولین مربوطه خرده گرفت ! اگه این آلودگی برای ما آب نداشته باشه برا حضرات نون داره ! بالاخره هر روز جلسه گذاشتن یعنی هر روز حق جلسه گرفتن !!! حالا اینکه من و شما و حضرت خواجه حافظ هم می دونیم نتیجه ی جلسه چیزی جز تعطیلی مدارس نیست اهمیتی نداره! حق جلسه و ماادراک حق جلسه!!! از این گذشته کلا که کاری برای رفع آلودگی هوا انجام نمیدن اگه جلسه هم تشکیل ندن که دیگه خیلی ضایعست!

(مثل او بابایی که نماز نمیخوند و روزه نمی گرفت ولی برای سحری بلند می شد و می گفت اگه سحری هم بلند نشم که کافر میشم!)

پ ن۱: یه مردی قالیباف نام می گفت اختیار تام رفع آلودگی هوای تهران رو به من بدین ، قول میدم این مشکل رو حل کنم !!! اما چه فایده که حتی ارزش امتحان رو نداشت و بهش فکر هم نشد! گویا نون خیلی ها تو همین آلودگی و شفاف نبودن فضاست!!! ما هم که مهم نیستیم!

پ ن۲: میگم خسته نمیشن هر روز و هر سال این جلسه های تکراری با حرفها و نتایج تکراری رو برگزار می کنن؟ حداقل جلسه ی دعا برگزار کنن برای اومدن باد و بارون! (البته اگه به دعای گربه سیاه بارون بباره!)

البته آلودگی هوا بهونه ی بدی نیست برای پرت کردن حواسها از خیـــــلی جاها!

حواست به آسمون باشه و همه اش خدا خدا کنی باد و بارون بیاد غیر از اینکه معنویت جامعه رو میبره بالا ! حواس مردم رو از چیزهای بی ارزشی مثل نون و بنزین و شغل و ... کلا وضعیت جیبشون پرت می کنه!

پ ن۳: عصبانی ام! تعطیلی یک هفته ای بچه ی کلاس اولی یعنی مصیبت مضاعف برای معلم کلاس اول!!!

۳ ۲۷ آذر ۹۶ ، ۱۹:۲۶
سپیدار

یه مستندی تلویزیون پخش می کرد به اسم "نهالی برای فردا" درباره ی تربیت معلم و آموزش و پرورش. یه جورایی به مشکلات آموزش و پرورش اشاره داشت و تا حدودی حرف دل ما معلمها هم بود . یه بخشی از این برنامه درباره ی کارورزی بود. کارورزی اگه درست اجرا بشه بیشترین فایده رو برای دانشجو معلمها داره ... 

اینو گفتم که بگم:

۲ تا کارورز اومدن مدرسه ی ما .صبح روز اولی که اومده بودن مدیر ازم پرسید : امروز تدریس داری اینها بیان کلاست ؟ گفتم زنگ دوم تدریس دارم ، بیان !

زنگ بعد هر چی منتظر موندم نیومدن . یکی از بچه ها رو فرستادم دنبالشون گفتن الان میان ولی نیومدن . گویا معاون پرورشی برای کشیدن و بریدن گلهای مقوایی احتیاج به کمک داشت و این دو نفر رو به کار گرفته بود . 

کار این دو بنده ی خدا همین شده میان و تو کارهای دفتری و پرورشی کمک می کنند . 

ازشون پرسیدم که همه ی دانشجوها کارورزی میرن؟ گفتن نه و خیلی ها به اصطلاح می پیچونن. 

اینهایی هم که نخواستن بپیچونن به نظر کارورزی فایده ای براشون نداره . نه تدریس معلم می بینن ، نه تدریس می کنن ، نه کلاسداری می بینن ، نه کلاسداری می کنند .

به نظرم اگه بچه ها فقط تو کلاس بنشینند ، حتی اگه هیچ کاری هم نکنند فایده اش از این حالت بهتره.

البته این دو نفر دانشجوی دانشگاه آزادند و من نمی دونم اوضاع کارورزی تو دانشگاه فرهنگیان چطوره ؟ امیدوارم اساتید کارورزی شون مثل استاد کارورزی ما " آقای کبیری" اینقدر خوب و با وجدان باشه که واقعا کارورزی کنند .

پ ن: هر چند همونطور که قبلا داستان کارورزی رفتن خودم رو نوشتم ، کارورزی امیدوارکننده ای نداشتم و کلی گریه کردم و میخواستم از معلم شدن انصراف بدم:))   ولی با این حال کارورزی خوب خیـــــــــلی خوبه .

 

بی ربط:

دوستانی که از نحوه ی خرید کتابهای پیشنهادی برای دریافت رمز پاورهای فارسی می پرسند :

۱- از هر سایت خرید کتاب که دوست دارید کتابها رو تهیه بفرمایید . اصراری به خرید از سایت خاصی نیست . اسم سایت و کد پیگیری خرید رو از طریق آی دی تلگرام که قبلا گفته شده بفرستید ، رمز دانلود خدمتتون تقدیم میشه . 

۲- از طریق ایمیل پاسخ داده نمیشه ... پس لطفا سؤالهاتون رو در قالب" کامنت خصوصی" نپرسید .

۱ ۱۵ آذر ۹۶ ، ۲۱:۳۰
سپیدار

 هر زمان فرصتی پیدا میشه یکی از قصه های کتاب دوست داشتنی "قصه های خیلی قشنگ" رو برای بچه ها می خونم و ازشون میخوام قصه رو برای پدر و مادرشون تعریف کنند . (برای تقویت حافظه شون اصرار دارم مادرها از بچه هاشون قصه رو بپرسند )

امروز رسیدیم به قصه ی " دستی که پیامبر بوسید" ... از اونجایی که پدر بیشتر بچه های کلاسم کارگرند از بچه ها خواستم امشب دست باباهاشون رو بگیرند و ببینند چه فرقی با دست خودشون داره و بعد دست پدرشون رو ببوسند که با زحمت زیاد براشون نون حلال درمیارن.

تو گروه تلگرامی کلاس هم از مادرا خواستم علاوه بر اینکه قصه رو از بچه ها می پرسند ، اگه بچه ها دست پدر و مادرشون رو بوسیدند بهم اطلاع بدن تا فردا از بچه ها تشکر کنم (تشکر هم اینه که یه ستاره می چسبونم به پیشونیشون و میشن دختر مهربون و قدرشناس! هدیه کـــــــــــــــــــــــاملاَ معنویهنیشخند)

چند نفر از مادرا تا حالا برام نوشتن که دخترشون دست اونا یا پدرشون رو بوسیدن ... باید حسّ باباها و مادرها رو هم از این کار دختراشون بپرسم

پ ن1: میدونستین امام سجاد علیه السلام هم ضامن آهو بودن ؟ یکی از قصه های این کتاب به اسم
"آهوی سرگردان " در این مورده!متفکر

پ ن2: کاش تعداد دانش آموزای کلاس کمتر بود . آموزش چهل تا دانش آموز اینقدر وقت گیره که اصلا به کارهای پرورشی نمی رسیم !ناراحت

۱ ۱۵ آبان ۹۶ ، ۱۹:۲۳
سپیدار

برای اولین بار تو تمام سالهایی که با کتاب درسی سرو کار دارم و داشتم ، امسال شاهد یه شاهکار تو حوزه ی چاپ کتاب بودم . 

و از اونجایی که اقبالم خیلی بلنده بیشترین ترکش این شاهکار حضرات به کلاس من خورده !

ماجرا از این قراره که تو بعضی کتاب های نگارش فارسی امسال حدود 15 صفحه وجود نداره و در عوض ، 15 صفحه ی قبل دوبار تکرار شده .  تمرین های مربوط به 4 تا نشانه ی اول کتاب(از آ تا د ) وجود نداره و به جاش 15 صفحه از تمرین های دست ورزی اول کتاب دو بار تکرار شده .

کتاب 11 نفر از کل 200 نفر دانش آموز کلاس اولی مدرسه مون این مشکل رو داره و از این 11 نفر 8 نفر از بچه های کلاس من هستن!

حالا کی متوجه این موضوع شدیم ؟ سه شنبه ی آخر مهر !(5 روز پیش) قرار شد با اداره هماهنگ بشه و برای این دانش آموزا کتاب جدید بفرستن ... و پرواضحه از اون روز تا حالا کسی پیدا نشده به این مشکل رسیدگی کنه !!!!

انگار مجبورم از اون صفحات مفقوده برای این بچه ها پرینت رنگی بگیرم و به کتابشون اضافه کنیم ... 

...

بعدا نوشت:

یک هفته بعد الحمدلله کتابها رسید ...

۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۱:۰۴
سپیدار