سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میخاییل شولوخوف» ثبت شده است

"دُن آرام"! کتابی که سالها دلم می خواست بخونمش و هر بار به بهونه ای از صرافتش افتاده بودم.

تا اینکه بالاخره دو سه روز پیش ، بعد از 21 روز تموم شد.

 

  "دُن آرام" اثر میخاییل شولوخوف - ترجمه ی احمد شاملو - انتشارات مازیار

******

دُن آرام رمانی هست 4 جلدی که تو دو دفتر(جلد) و در 1960 صفحه چاپ شده .

کتاب خیلی حجیمه و خوندش کارِ آسونی نیست .دن آرام درباره ی انقلاب روسیه و نحوه ی سرکار اومدن کمونیست هاست . شخصیت های قصه خیلی زیادن ولی همین تکثر شخصیت ها و توصیف دقیق افراد ، افعال و مکانها باعث شده که خواننده تصویر کامل و واضحی از سبک زندگی ، عادات و رسوم و زندگی روزمره ی مردمی که این قصه بهشون پرداخته به دست بیاره.

از اونجایی که ما هم جنگ و انقلابی رو تجربه کرده ایم و داستان زندگی خیلی از مردم و فرماندهان جنگ و انقلاب خودمون رو خوندیم و شنیدیم و صحنه های فراوانی از انسانیت و تعهد مردم و فرماندهان خودمون رو دیده و شنیده و خوندیم، احساس همدردی با شخصیت های این قصه برای من خیلی سخت بود . حتی با "گریگوری مه له خوف" قهرمان قصه که بارها و بارها در پی عدالت از یک جبهه به جبهه ی مقابل می رفت و با هر گروهی که شعار عدالت می دادند همگام و همراه میشد بلکه به آرامش و عدالت برسه هم احساس همدردی و همذات پنداری نداشتم . هر گروهی که مظلوم واقع شده بودن به محض رسیدن به قدرت ظالمی می شدند بدتر از قبلی! رفتارشون دربرابر اسیرانشون ! رفتار فرماندهانشون با هم و با مردم ! رفتار مردم با هم! و ... طوری دلزده ام می کرد که دلم می خواست هیچ کدوم از طرف ها پیروز جنگ نباشن! با بُرد یا شکست هیچ طرف احساس شادی و غم نمی کردم! فکر می کنم تنها شخصیت اصلی قصه که مظلوم بود و تا آخر هم مظلوم موند "ناتالیا" همسر قانونی گریگوری بود! درست عکس قصه ی مردمان جنگ و انقلاب خودمون .

با خوندن این کتاب بیشتر از قبل عاشق مردم و فرماندهان جنگ و انقلاب خودمون شدم .

خلاصه ی داستان:

۵ ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۷
سپیدار