دومی ...
پ ن : بالاخره چهارشنبه بعد از سه روز تعطیلی اجباری که آلودگی هوا ، قطره چکونی تو کاسه مون گذاشت ، تو آلوده ترین روز هفته رفتیم مدرسه ! هر چند من به خیلی از کارای عقب افتاده م رسیدم ولی هوا واقعا آلوده بود ! آسمون خاکستری پر از آلودگی، درست بالاسر آدم ! ... چی میگم؟ ... اصلا خود آدم سرگردون و غوطه ور تو این فضای خاکستری ! ... هنوز سردرد ناشی از آلودگی هوا باهامه ! چندتا از بچه ها هم حالشون خوب نبود ! ...شایعاتی درباره ی علت تعطیل نشدن امروز با وجود آلوده تر بودن هوا دهن به دهن می گشت که ... کاش راست نباشه !
خلاصه خدا رحم کنه ! هنوز ماشینای بی کیفیت پیش خرید شده ی ملت با وام 25 میلیونی وارد خیابونا نشدن !!!
2- امروز روز خوبی نبود ... همه چی دست به دست هم دادن تا احساس خستگی و خوب نبودن کنم !!! تو روزای بد گاهی حتی دیدن آدمای خوب هم به جای اینکه حال آدم رو خوب کنه ، میتونه آدم رو بدحالتر و امیدش رو ناامیدتر کنه !
-انتخاب این شعر شاید از این حال بد نشأت گرفته باشه !... شاید !-