سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

گزارش روزهای سکوت

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ب.ظ

اول یه گزارشی بدم از اتفاقات روزهای سکوت ، که اتفاقا خیلی هم خوش گذشت!!!(زندگی با حداقل اینترنت خیلی هم خوبه!= یعنی مثلا از خرابی بلاگفا اصـــــــــــلاً ناراحت نیستم!)

1- تو روزهایی که نبودین ما دو بار نمایشگاه کتاب رفتیم و کتابهایی خریدیم خیییییییییلی خوب ، خوب و هییییییییییییی نه چندان خوب . سعی می کنم بعد از خوندن کتابها دوستان رو در جریان چگونگی شون قرار بدم !(تا حالا حدود 14 تا کتاب خونده شده! بعععععله!این هم از مزایای نبود بلاگفا!)

2- یه سفر هم داشتیم به ابیانه و اصفهان که خودش با دردسرها و ماجراهای جالب و به یادماندنی ای همراه بود!

3- یه جشن الفبای نسبتا خوب هم برا بچه ها گرفتیم و خلاص!تقــــــریباً همونی بود که می خواستم . جشن تو کلاس و دیدن نمایش تو نمازخونه ی مدرسه.

4- کارنامه ی توصیفی رو هم نوشتیم و تحویل دادیم . از شما چه چه پنهون دو نفر از بچه ها رو وجدانم اجازه نداد قبول کنم تا برن کلاس دوم ! به یکیشون فرصت داده شد تا شهریور یه تکونی به خودش بده و اگه حرکت و جابجاییش در حد قابل قبول بود بره کلاس بالاتر ! به دومی هم هر چند همین فرصت داده شده ولی از اونجایی که کارش از تکون گذشته و به زلزله ی 12 ریشتری احتیاج داره ، والدینش تصمیم گرفتن تو تابستون هم خودش رو و خودشون رو اذیت نکنن و چشم به راه شروع یه کلاس اول دیگه باشن ! چیه ؟فکر کردین مردودی ، اونم تو کلاس اول دیگه وجود نداره؟!!! زهی خیال باطل!!!!

البته کارنامه های توصیفی رو اینقدر ننوشتیم و ننوشتیم که دوستان مسئول از خیر کارنامه ی ترم اول گذشتن و از کارنامه ی ترم دوم هم به تکرار جمله ی لوس"به تمام/بیشتر/ بعضی از اهداف و مهارتهای درس قرآن/فارسی/ریاضی و ... رسیده است" رضایت دادن!!!! و این یعنی : گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی!

تو قرن 21 ، قرنی که همه چی به تکنولوژی وابسته است و همه ی متون ، تایپی، ما باید یه صفحه برای هر  دانش آموز دست نویس می کردیم . که اگه اجازه میدادن کارنامه رو تایپ کنیم ، می تونستیم خیلی جزئی تر و مبسوط تر توضیح بدیم خدمت اولیاء دانش آموزا(آموزش و پرورش فوق مدرن ، یعنی همین دیگه!!!) البته لازم به ذکره که خودم نشستم و عین کارنامه رو طراحی کردم و یکی از کارنامه ها رو هم مفصل و با جزئیات تکمیل کردم ؛ اما... حضرات با ادله ی عصر حجری قبول نکردن و گفتن :دست نویس !و همه ی مدرسه باید یکدست باشه! باور می کنید حاضر شدم کارنامه ی پایه های دیگه رو هم طراحی کنم ولی تأیید نشد؟ ! 
هر چندباز هم برای هر دانش آموز یه ده خطی نوشتیم و هر چندتر خطِ ده کارنامه ی اول با خط دوم شروع شد و ده کارنامه ی دوم به خط اول متمایل ، و ده کارنامه ی سوم دیگه رسماً به خط سوم رسید.

توضیح خطوط :

حضرت شمسِ جناب ِ مولانا در مقالات شمس ، مَثَلی دارند که نقل به مضمون ، ابناء بشر رو با توجه به شباهتهاتشون به 3 نوع خط ، به سه گروه تقسیم می کنند:

1_ خط اول: او خواندی و لا غیر او . خطی که فقط خود نویسنده ازَش سر در میاره و دیگر خلق الله مات و مبهوت تماشا می کنن!برای فهم این خط، سنجاق شدن خطاط به خط الزامی ست.  نمونه ی خوب ، آبرومند و قابل نمایش جلوی فک و فامیل ، همین خط شکسته نستعلیق و سیاه مشق و امثالهم که غیر از جناب خطاط ، بقیه دنبال سر و ته اثر می گردن!

2-خط دوم : هم او خواندی ، هم غیر او . یه خط خوشگل و تر و تمیز مثل همین نستعلیق خودمون که برای فهمش نیازی به حضور خود نویسنده نیست!

3- خط سوم : نه او خواندی ، نه غیر او . خطی که معلوم نیست نقشه ی گنجِ؟ ورد و دعاست؟ نقاشی بچه هاست؟ پیامی از موجودات کیهانیِ؟ چیه؟خطی که نویسنده و خواننده به یک میزان درگیر کشف ابتدا و انتهای مطلب هستن ! نمونه ی بارزش هم ورقه های امتحانی بچه ها که معلم و شاگرد هر دو عاجزند از کشف رمزش!

البته خط چهارمی هم وجود داره که زمان حضرت شمس هنوز متولد نشده بود .

خط چهارم او نخواندی و غیر خواندی . مثل نسخه ای که اطباء محترم می نویسند و حضرات نسخه پیچ داروخانه ها، ادعا می کنند میتونن بخونن!(الله و اعلم)

***********************

آن خطاط،
سه گونه خط نوشتی!
یکی، او خواندی لاغیر او!
یکی را، هم او خواندی،
هم غیر او
یکی، نه او خواندی، نه غیر او
آن خط سوم منم


همونطور که شما هم مثل من ، یادتون نمیاد ، قدیما که خیلی از مردم بی سواد بودن ، نامه هاشون رو می دادن میرزا بنویس هایی براشون بنویسن و بخونن! تو همون ازمنه ی قدیم دو تا از این میرزاها به هم رسیدند و اولی به دومی گفت:
خوش به حالت!
- چرا؟
: آخه تو برای یه نامه 2 بار پول می گیری ! یه بار برا نوشتن و یه بار هم برا خوندنش! اما من از پول دوم محرومم!
---------
توضیح واضحات: متوجه شدین که؟! خط میرزا بنویس دوم از نوع خط اول بود و خط میرزای اول از نوع سوم!

و در ضمن خیلی ریز به این نکته ی ظریف هم اشاره شد که ما به هر سه نوع خط مسلحیم!
۹۴/۰۳/۱۸

نظرات (۱)

۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۰ کلبه الفبا
اتفاقا منم امسال کلی با وجدانم کلنجار رفتم تا اجازه ندم یکی از دانش آموزانم به کلاس بالاتر بره کلی بهم میگفتند برای کلاس خودت افت داره برای مدرسه بد میشه اما با کلی جر وبحث با مدیر قانعش کردم  که اجازه رفتن به کلاس بالاتر رانده گفتم اینطوری یه کم از بار تهمتی که به غیرانتفاعی ها میزنند که الکی نمره میدن کم میشه 
پاسخ:
دمت گرم! 
جالبه مادر اونی که فکر می کردم تابستون بخونه و قبول بشه ٬هفته ی پیش زنگ زده به همکارم که تو این دو سه هفته به دخترش درس بده بلکم قبول بشه!(کاری که تو بیشتر از ده ماه نتونسته میخواد تو ده روز انجام بده!!!!!!) خوشم میاد که جرأت نکرده به خودم زنگ بزنه.    :»
 البته مدیر ما اصرار داره بچه کلاس اولی ای که نمیتونه بره دوم رو حتما مردود کنیم:) از بس مدیرمون فهمیده و خانومه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی