سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۱۵۳ مطلب با موضوع «تصویرنوشته» ثبت شده است

"موفق باشید"!

آیا آرزوی موفقیت برای کسی ، یه دعا و آرزوی کامل هست؟ آیا با این آرزو ، سعادت رو هم برای هم خواستیم؟ آیا آنچه واقعا ما بهش نیاز داریم موفقیته؟ شاید خیلی از ماها موفقیت و خوشبختی رو با هم مترادف بدونیم . ولی آیا واقعاً خوشبختی همون موفقیته؟

آلن دلون بازیگر قدیمی، معروف و بسیار محبوب سینما میگه:

من برای موفقیت ساخته شده ام نه خوشبخت بودن!

این بازیگر با اینکه تو کارِش خیلی موفق بود و آرزو و الگوی خیلی از جوانها و نوجوانها ، کسی که هنوز هم عکسش روی خیلی از دیوارها جلوه می کنه ولی تو زندگی شخصیش احساس خوشبختی نمی کرد . کسی که این دو کلمه براش مترادف نبود. کسی که فهمیده بود در اوج شهرت و موفقیت ، خوشبخت نیست . کسی که شجاعت اقرار به این یافته اش رو داشت .

یه نگاهی به اطرافیانمون بندازیم . هر کدوم از ما حتما کسانی رو سراغ داریم که از نظر شغلی و جایگاه اجتماعی مورد توجه ، غبطه و حتی حسادت دیگران هستند ولی وقتی به زندگی شخصی شون نزدیک میشیم نه تنها حسادت آدم رو برنمی انگیزن که گاه دلسوزی دیگران رو هم جلب می کنند. کسانی که به قول معروف بیرونشون بقیه رو سوزونده و درونشون خودشون رو!

آدمهای موفقی که نفهمیدن خوشبخت نیستن و یا فهمیدن و جرأت ابرازش رو ندارن . آدمهای موفقی که با باد کردن و بزرگ جلوه دادن موفقیتشون میخوان حواس بقیه رو از سَرَک کشیدن به قسمت تاریک زندگیشون پرت کنند .

اگه از کسی بخواهیم چندتا آدم خوشبخت رو نام ببره بی شک چند تا از گزینه های مورد نظرش بازیگر، فوتبالیست، مدیر ، رئیس و ... خواهد بود و شاید کمتر به مرد یا زنِ کارگر و کارمند و کشاورز و خانه دار و ... با توان اقتصادی متوسط یا پایین ولی با احساس رضایت و خوشبختی بالا اشاره کنه !

شاید به خاطر اینکه موفقیت با چشم غیر مسلح و توسط همگان قابل مشاهده است ولی خوشبختی یه حسّه! یعنی موفقیت "داشتن" است و خوشبختی "بودن"! و دارایی با حواس چندگانه قابل مشاهده است و "بودن" ، نه!

 

شاید موفقیت زیرمجموعه ی خوشبختی باشه ؛ یعنی اگه کسی خوشبخت هست حتما موفق هم هست اما لزوما هر موفقی خوشبخت نیست ! 

و شاید هم دو تا چیز کاملا متفاوتند ! که هر کسی میتونه یکی یا هر دو رو داشته و یا نداشته باشه!

شاید هم بستگی به تعریف ما از موفقیت و خوشبختی داره ! ممکنه بنابرتعریف ما این دو تا یکی باشن و یا یکی بخشی از دیگری !

در هر حال به نظرم اگه این دو تا کلمه رو یکی ندونیم باید به جای "موفق باشید" یه جمله ی دیگه به کار ببریم . جمله ای که " خوشبختی" رو اونطور که باید و شاید آرزو کنه نه موفقیتی رو که فقط به جزئی از زندگی مربوط میشه !

خوشبختی شاید لذت بردن از داشته هاست . حسی خیلی دور خیلی نزدیک ! 

۲ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۱۷
سپیدار

هفتاد پشت ما از نسل غم بودند 

ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد

از خاک ما در باد ، بوی تو می آید 

تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد 

 

۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۱۱
سپیدار

دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه‌ ای ست.
هول هولکی و دم دستی.
برای رفع تکلیف .
اما خستگی‌ات را رفع نمی‌کنند.
دل آدم را باز نمی‌کند. خاطره نمی‌شود.
***
دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است.
پر از رنگ و بو.
این دوستی‌ها جان می دهند برای خاطره‌های دمِ دستی..
این چای خارجی را می‌ریزی در فنجان،
می‌نشینی با شکلات فندقی می‌خوری و فکر می‌کنی خوشحال‌ترین آدم روی زمینی.
فقط نمی‌دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دو ساعت می‌شود رنگ قیر... سیاه ...


دوستی با بعضی آدم‌ها مثل نوشیدن چای سرگل لاهیجان است.
باید نرم دم بکشد.
باید انتظارش را بکشی.
باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی.
باید صبر کنی.
آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی.
باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک.
خوب نگاهش کنی.
عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته، جرعه جرعه بنوشی‌اش و زندگی کنی...

سروش صحت

دو استکان بنشین ، رفع خستگی خوب است

دوباره در دلم انگار ، چای دم کردند

محمدعلی بهمنی

۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۲۰
سپیدار

من در تو گریزان شدم از فتنه ی خویش

مرا به قند و شکرهای خویش مهمان کن ...

◆•◆•◆•◆•◆•◆

پ ن: حضرت مولانا مثنوی رو در یک جلد نگاشته و علامه جعفری برا همون یه جلد 15 جلد شرح نوشته ! ...آب دریا را اگر نتوان کشید ، پس به قدر تشنگی باید چشید

۳ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۶
سپیدار

یک عمر آمدم به در خانه ات تو نیز 

یکدم به خانه ی من بی خانمان بیا

پ ن:

نازنین تر ز قدت در چمن حُسن نَرُست ...

عادتکُم الاحسان ... سجیّتکُم الکرَم ...

۴ ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۵
سپیدار

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند ...

 حضرت معصومه(س)تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد     حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد 

•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•

پ ن: الحمدلله ! بالاخره بعد از پانزده ماه ، امروز "بانو" اذن دادن تا در هوای حرمشون نفس بکشیم!

۲ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۱
سپیدار

چگونه گردد این بی دل، ز غم سیر؟

۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۷
سپیدار

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا

گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

 

باری به چشم احسان در حال ما نظر کن

کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را

 

سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت

حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را

 

من بی تو زندگانی بر خود نمی پسندم

کاسایشی نباشد بی دوستان بقا را

سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی

پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را

***

پ ن:شیخ ما فرمودند: "گردن بنه قضا را" ! استاد! مگه چاره ی دیگه ای هم هست؟

۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۵
سپیدار

آدمیست دیگر
یک روز حوصله ی هیچ چیز را ندارد
دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور

http://hormozganuni.ir/uploads/1377426517.jpg

پ ن: این مطلب رو از "بی حوصله گی" نذاشتم! یعنی این مطلب رو نذاشتم که بگم "حوصله" دارم یا ندارم ! فقط از این المان ، نماد ، چه میدونم مجسمه! خوشم اومد. دم طراح و سازنده اش گرم ! قشنگ معلومه آقاهه حوصله نداره و خودش رو برداشته ریخته دور!

(نمیدونم شاید هم منظورش "بی حوصله" نبوده و مثلا میخواسته یه چیزی مثل تفکر ،  یا حتی سر درد رو نشون بده!   :)))

فقط یه چیز ! آدم اگه قرار باشه هر روز از جلوی این مجسمه ی بی حوصله رد بشه و ببیندش ، دیگه حال و حوصله ای براش می مونه ؟!!!

*****

با ربط و بی ربط :

عزیز! با همه ی ناسازی ساز روزگار ، هنوز :

تو عاشقانه ترین شعر روزگار منی ..."

۱ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۲:۳۵
سپیدار

زمزمه ی دعامو...
صدای ربّنامو...
گریه ی بی‌صدامو...
خدای من بگو داری هوامو...


اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ

*****

پ ن: باور نمی کنم ناامید کنی کسی رو که تنها امیدش تویی ...

۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۶
سپیدار