بعد از تو آهوها پی صیاد می گردند/دنیا ندیده ست این چنین سبک و سیاقی را
یک عمر آمدم به در خانه ات تو نیز
یکدم به خانه ی من بی خانمان بیا
پ ن:
نازنین تر ز قدت در چمن حُسن نَرُست ...
عادتکُم الاحسان ... سجیّتکُم الکرَم ...
بعداً نوشت:
1- اردیبهشت 94 که با دوستم رفته بودیم مشهد با هم قرار گذاشتیم یه ختم قرآن شروع کنیم با این شرط که فقط تو خود حرم این دور قرآن رو بخونیم . دیروز من تو سفر پنجم و رفیق جان تو سفر ششم ، هر دومون با هم تو حرم، قرآن رو ختم و دور جدید رو شروع کردیم. البته این بار نفر سومی هم به ختم قرآنمون اضافه شد .(کار جالبیه ... دوسِش دارم)
2- دو جا تو حرم هست که خیلی دوسِشون دارم . اولی - که دیگه همه میدونن جایِ مخصوص منه - روضه ی منوره ،حدود 50 سانت ستون انتهای شیشه ی حائل و دومی نشستن روبروی پنجره فولاد طوری که گنبد، قشنگ تو چشمم باشه اصلا خوندن زیارت امام رضا و زیارت جامعه کبیره این دو جا - مخصوصا اولی - یه مزه ی دیگه داره!
اصلا صحن انقلاب ، خودِ خودِ خودِ بهشته
دیروز بعد نماز صبح یه جای جدید کشف کردم! یه جای دنج تو صحن انقلاب . یه فضای حدود 2-3 متر مربعی! درست روبروی گنبد ، بین 4 تا در ورودی از سمت شیخ طبرسی! جایی که گنبد و پنجره فولاد و سقاخونه همزمان جلوی چشم آدم قرار می گیرن .
دیروز انتهای این فضا ، تنهای تنها مالِ من بود و همون جا قرآنم رو ختم کردم
3 - این بار به دوستی اعتماد کردیم تا برامون هتل رزرو کنه . وحشتناک بد! دور و شلوغ! تا حالا سمت طبرسی نرفته بودم و اگه خدا بخواد دیگه نمیرم!
4- بنابه دلایلی همسفرها دیروز ظهر مشهد رو ترک کردن ولی من موندم تا 10 و خرده ای شب. با اینکه زیارت و حرم این نصفه روز از بقیه برام دلچسب تر بود اما وقتی وارد کوپه قطار شدم از خستگی غش کردم! تا 8 صبح هم جز برای نماز بیدار نشدم!