ای تو فروغ کوکبم ! تیره مخواه چون شبم
دل به هوای آتشت ، این همه دود می کند
پ ن: یک نفر کُشته تو را هست بدینسان که منم ؟!!!!!
ای تو فروغ کوکبم ! تیره مخواه چون شبم
دل به هوای آتشت ، این همه دود می کند
پ ن: یک نفر کُشته تو را هست بدینسان که منم ؟!!!!!
رفتی ز پیش دیده و بر جان نشسته ای
بر خاطرم چو اشکِ به دامان نشسته ای
از ما چه دیده ای که به صد سوز، همچو شمع
خندان میان بزم حریفان نشسته ای
بر چشم غیر اگر بنشینی به دلبری
اندیشه کن چو اشک، که لرزان نشسته ای
ای اشک هرچه ریزمت از دیده زیر پای
بینم که باز بر سرِ مژگان نشسته ای
ای دل تو را چه شد که از آن حلقه های زلف
مجموع رفته ای و پریشان نشسته ای
(علی اشتری)
***********************************
پ ن: اینم یکی دیگه از تصنیفهایی که جناب معتمدی خوندن و از بس گوشش کردم میترسم خود جنابشون دستی از غیب برون آرند و گوشی منو بکوفن به دیفال!!!
رفتی ز پیش دیده و بر جان نشسته ای
بر خاطرم چو اشکِ به دامان نشسته ای
از ما چه دیده ای که به صد سوز، همچو شمع
خندان میان بزم حریفان نشسته ای
بر چشم غیر اگر بنشینی به دلبری
اندیشه کن چو اشک، که لرزان نشسته ای
ای اشک هرچه ریزمت از دیده زیر پای
بینم که باز بر سرِ مژگان نشسته ای
ای دل تو را چه شد که از آن حلقه های زلف
مجموع رفته ای و پریشان نشسته ای
(علی اشتری)
***********************************
پ ن: اینم یکی دیگه از تصنیفهایی که جناب معتمدی خوندن و از بس گوشش کردم میترسم خود جنابشون دستی از غیب برون آرند و گوشی منو بکوفن به دیفال!!!
یا تو داری می کشی شعر مرا سمت جنون
یا دل من می زند خود را به طوفان بیشتر
بسته هر کس جایی از جغرافیا دل را و من
بسته ام سمت شمال شرق ایران بیشتر
دارم امشب میروم اما دلم پیش شماست
ای گرفتار تو دلهای پریشان بیشتر
این که ما را دوست میدارید یا نه با شماست
ما شما را دوست می داریم از جان بیشتر
...
پ ن: متأسفانه شاعرش رو نمیشناسم. این چند بیت هم از مداحی میثم مطیعی برا امام رضای عزیز ، انتخاب کردم.
دیروز 24 آبان روز بزرگداشت علامه طباطبایی بود . علامه ای که شعر بی نهایت بی نهایت بی نهایت زیبای " کیش مهر" رو به دنیای ادبیات بخشیده !
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
پرستتش به مستیست در کیش مهر
برونند زین حلقه هشیارها
شهرام ناظری هم همین شعر رو خونده، محشششششششششششر!
مخصوصا اونجا که میگه :
کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام ، دیوارها
چه فرهادها مرده در کوهها
چه حلاجها رفته بر دارها
بنده را یک دو نفر ، یک دو نفس رو دادند
تکیه برتخت خدایی زد و ... اهریمن شد
(محمد کاظم کاظمی)
اللهم اجعل عواقب امرنا خیرا
ابروی ترک خورده ی عبّاس ... خدایا
شقّ القمر از لشکر ابلیس بعید است
(علیرضا بدیع)
یشب و امروز شبکه افق یه برنامه ای پخش کرد با نام " همزاد عاشقان ". برنامه ای درباره ی قیصر امین پور عزیز!
برنامه ای پر از شعرخوانی های قشنگ با صوت و تصویر قیصر عزیز - مخصوصا شنیدن " دستور زبان عشق " از زبون خود قیصر خیلی شیرین بود - و جمعی از آدمهای نازنین مثل ، حسام الدین سراج ، عرفان نظر آهاری ، مصطفی رحماندوست ، ....
"درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ..."
◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆
دست عشق از دامنِ دل دور باد!
با اینکه شعرهای زیادی درباره ی واقعه ی عظیم عاشورا خوندم ، ولی همچنان این شعر " محمد مجتبی احمدی" برای من یه چیز دیگه است. خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوسش دارم.
عاشقانه هر دلی، با سری به گفت و گو
در میانه این منم، با سر تو در خطاب
نغمه ات حسین من! جان دهد رباب را
باز با دلم بخوان، آیه ای از این کتاب
***
من کنار قتلگاه، خوانده ام به خط خون
آیه ای مقطعه، حاء و سین و یاء و نون
متن کامل این شعر رو قبلا تو همین وبلاگ گذاشتمش