سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۲۰ مطلب با موضوع «معلم یار :: فارسی» ثبت شده است

بعد از قرن ها یه چیز از کلاسم بنویسم که رسالت اصلی این وبلاگ فراموش نشه !نیشخند

تو کلاسمون یه جعبه هایی داریم که به نظر من تو بالا بردن کیفیت خواندن و نوشتن بچه ها معجزه میکنه .جعبه ی دانایی!

 با شروع نشانه ی آ ا هر کدوم از بچه های کلاسم یه جعبه درست کرده اند که حروف و ترکیباتی که یاد می گیرند رو توش میگذارند. از قبل به مادرا گفته بودم که 9 رنگ کاغذ یا مقوا ، تهیه و اونها رو به مربع های 5 سانتیمتری تقسیم کرده و برش بزنند .

سفید برای حروف و 8 رنگ برای ترکیبات آ - او - یـ - ی - اَ - اِ - ـه ه - اُ .

سالهای گذشته اواخر آبان می گفتم فقط بچه های ضعیف این جعبه رو درست کنند ولی امسال همه ی شاگردام درست کرده اند .

اوایل که تعداد کارتها کم بود همه باید با خودشون اون جعبه ها رو می آوردن . بعد که کمی نشانه های تدریس شده بیشتر شد ، بچه ها دو نفر دو نفر با یه سری کارت کلمه سازی می کردند . حالا تو درس ایـ گروه ها 3 نفره شدند . و بعدها گروه 4 نفره میشن با یه سری کارت .

تو ساختن کارتها به این نکات باید توجه بشه:

1- نکته اصلی تو درست کردن این کارتها ، طرز نوشتن نشانه هایی هست که به حرف بعدی می چسبند . این نشانه ها طوری نوشته میشن که تا انتهای کارت کشیده شوند تا راحت به نشانه ی بعدی بچسبند . (بــ  مــ ســ تــ نــ ایــ و ...)

2- ــد پاشنه دار به عنوان یه نشانه ، خودش و ترکیباتش سوا از د تنها درست میشه.

3- کارتها نباید بزرگ باشند تا وقتی تعدادشون زیاد میشه بتونن جلوشون بچینند . 

مراحل کار با کارت ها:

1- تو سومین روز تدریس نشانه میریم نمازخونه ی مدرسه و بچه ها کارتها رو می چینند جلوشون . 2- با هم گروهی شون تمام کارتها رو می خونند . (مثلا میگم : کارتهای سفید رو با هم بخونید . کارتهای صورتی رو بخونید و ...)

3- از چند نفر از بچه ها می خوام به صورت تکی یا با همگروهیشون کارتهایی با رنگی که من میگم رو بخونن.

4- کلمه ای رو میگم و از بچه ها میخوام با هم بخشش کنن .

5- با کمک همدیگه کلمه ی خواسته شده رو می سازند .

6- کلمه های خواسته شده رو می بینم و اگه درست بود میگم بزنند قدش!(یعنی بزنند کف دست همگروهیشون!)

7- از بچه ها میخوام صداهای هر کلمه رو بگن . یا باهاش جمله بسازند . یا روی هوا اون کلمه رو بنویسند .

8- نخود نخود هر که رود خانه ی خود . بچه ها هر کارت رو بگذارند پیش همرنگ های خودش

9- بچه ها بلند میشن یه حرکت ساده ی ورزشی مثل بالا پریدن رو انجام میدن و میشینن

10- کلمه ی بعدی رو خودم میگم یا از یکی از بچه ها میخوام بگه چه کلمه ای درست کنند .

البته تعداد بچه های کلاس من خیـــــــــــــــــــــــــــــلی زیاده و نمیشه کلمه ی زیادی ساخت ! 44 تا دانش آموز ،معلم نمیخوان ، مبصر میخوان !

گاهی که وقت کنم میگم چند خط کتاب نگارششون رو تو نمازخونه بنویسن. کِیف می کنن!نیشخند

۲ ۲۲ آذر ۹۸ ، ۲۱:۵۳
سپیدار

شنبه نشانه ی تشدید رو درس دادم .تو این درس با بچه ها درباره ی مشاغل حرف زدیم تا به این نتیجه برسیم که مهم نیست پدرهاشون چه کاره باشند . اونها باید به شغل باباهاشون افتخار کنند . مهم اینه که هر کس کارش رو درست انجام بده و خدا ازش راضی باشه

*****

دنبال یه انیمیشن و کارتون خوب و جذاب با موضوع مشاغل می گشتم که برای تدریس درس تشدید استفاده کنم .

مجموعه 12 قسمتی انیمیشنی برای خردسالان با عنوان کلی (هر کسی کاری داره ) به نام های (نجار- بنا - کفاش- نانوا -گلفروش - میوه فروش - بقال- قصاب - پرستار - پستچی - معلم و کشاورز) پیدا کردم . این انیمیشن ها از شبکه پویا پخش شده . اما ...

راستش از گرافیک و طراحی شخصیت هاش خیلی خوشم نیومد . نمیدونم چرا برنامه سازان ما اصلا رده ی سنی مخاطبانشون رو در نظر نگرفتن . نقاشی شخصیت ها و فضاسازی برای این گروه سنی چندان جذاب نیستن . رنگ و لعاب کار هم چندان جذب کننده ی بچه های کوچک نیست . بچه ها تو این سن رنگهای تند و به اصطلاح جیغ رو دوست دارن ولی رنگهای این کارتون ها آدم بزرگ پسنده! مثلا انیمیشن شکرستان رو به خاطر بیاورید . ببینید چه رنگهای شاداب و زنده ای توش به کار رفته . ..

کیفیت لحن و صدای خواننده ی اشعار رو هم خیلی دوست ندارم .به نظرم خیلی مفهوم نیست.

در کل من نوع طراحی و فضاسازی این انیمیشن ها رو برای این رده ی سنی خیلی نمی پسندم ... با این حال به حکم "لنگه کفشی در بیابان نعمت است" قابل استفاده است و از هیچی بهتره !

3 شغل رو برای بچه ها پخش کردم و بچه های کلاسم بنا رو بیشتر پسندیدن .

بعدا نوشت: حرفم رو پس می گیرم . تارای چهار و نیم ساله ی ما که یه لحظه آروم و قرار نداره نشست و عین 12 تا انیمیشن رو دید و خوشش هم اومد و تازه اگه بیشتر هم بود باز هم می نشست و نگاه می کرد!

اصلا همه رو دانلود کنید و بدین بچه ها ببینن! :))

این هم انیمیشن این 12 قسمت:

بنّا

http://media.isna.ir/content/1413286176573_8002.JPG/3

۲ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۴۲
سپیدار

چند روز پیش درس خوا استثنا رو دادم . 

بچه ها عکس خواهر یا برادرشون رو آورده بودن و تو دفتر کارشون چسبوندن و تزئینش کردن و بعد از تعریف قصه ی زیر و آموزش "خوا " یه جایی تو  همون صفحه نوشتن :

من و ... خواهر / خواهر و برادر هستیم . من خواهرم /برادرم را دوست دارم .

اونایی هم که خواهر و برادر نداشتن ، عکس خودشون رو با هم عوض کردن و با هم خواهر شدن . و عکس همدیگه رو چسبوندن به دفترشون .

بعضی ها هم خواهر یا برادر داشتن ولی عکسش رو نداشتن . بنابراین عکس خواهر یا برادرشون رو کشیدن و باقی ماجرا !

و اما قصه :

۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۹
سپیدار

درس امروز ما اُ استثنا بود .

دیروز به بچه ها گفته بودم با خودشون یه بادکنک با رنگ روشن بیارن و به اولیاشون گفته بودم بادکردن و بستن بادکنک رو تو خونه با بچه ها تمرین کنند .

اول ــُ رو با ماژیک الکلی رو همه ی بادکنکها نوشتم و قصه ای رو براشون ساختم و تعریف کردم و بعد بچه ها بادکنکها رو باد کردن و کلمه هایی که ـُـ استثنا داشتن رو روی بادکنکها با ماژیک ها نوشتن .

البته روش تدریس ــُـ استثنای پارسال (مطلب پارسال رواینجا می تونید ببینیدش) رو هم بهش اضافه کردیم تا محکم کاری کرده باشیم .

۲ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۵۸
سپیدار

بعد از معرفی نشانه ی جـ ج ، از بچه ها خواستم هر کلمه ای که ج داره رو بکشند و بنویسند . نتیجه اش عالی بود :



پ ن: دلم می خواست وقت داشتم (یا حتی همون 5 زنگ قانونی که روی کاغذ هست و تو واقعیت نیست رو می داشتم !!!) تا می تونستم بیشتر به هنر و فعالیت های پرورشی و ... می رسیدم .

*****

اونایی که خیلی بی ادبانه سنگ قانون رو به سینه میزنن و اعلام می کنن این کار غیرقانونیه ، اون کار غیرقانونیه! لطف کنن و بیان همون 5 زنگ قانونی - مصرح در قوانین آ.پ - در روز رو به من بدن که مجبور نباشم به خاطر داشتن فقط و فقط 3 زنگ در روز ، از زنگ هنر و ورزش و ... بچه ها بزنم! بعد بیان درباره ی فعالیت های قانونی و غیرقانونی و وظیفه ی منِ معلم اظهارنظر کنند! ... آیا کسی باورش میشه مسئولین مربوطه ندونن و اطلاع نداشته باشن که تو تهران ، بیشتر مدارس ابتدایی به جای 5 زنگ که در قانون نوشته شده ، 3 زنگ دارند؟

(این پاراگراف مخاطب خاص داره!)

۱ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۹
سپیدار

تو یکی دو هفته ی گذشته بچه های کلاسمون چندتا کاردستی ساختن که تلفیق هنر و فارسی بودند . از جمله ، سگ و گربه ، پروانه ، گل لاله ، قایق و کاردستی "خدا توی قلب ماست" و ...

این هم تصاویر برخی از اونا

قایق در اقیانوس

قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب

دور خواهم شد از این خاک غریب ...

۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۵
سپیدار

این هم آزمون فارسی و ریاضی اول دبستان در ماه دی (فارسی تا نشانه ی پ و ریاضی تا جمع های نظام دار! )

شاید کمی سؤالها سخت به نظر برسه ولی به جاش تو نمره دادن دست و دلبازم ! این به اون در !نیشخند

آزمون فارسی - دی ماه

هر دانلود 5 صلوات

آزمون ریاضی - دی ماه

هر دانلود 5 صلوات

خدا می داند
چقدر دردناک است
برای آدمی که زخم هایش را
حتی از آینه پنهان کرده است
در وصف خود بگوید:  “…I

 

مژگان عباسلو

۱ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۹:۰۲
سپیدار

قبل از تدریس نشانه ی "آ ا" دیدم یه میز اضافه تو کلاس دارم ولی حیفم اومد از کلاس خارجش کنم . بنابراین تبدیلش کردیم به میز نشانه!

روز قبل از تدریس هر نشانه ای به 5 نفر از بچه ها میگم هر کدوم دو تا چیز بیارن که نشانه ی مورد نظرمون توش باشه . مثلا یه چیز که بـ غیر آخر و یه چیز که ب آخر داشته باشه! اولیا باید اسم اون چیز رو تو کاغذی بنویسند.( نشانه ای که میخواد تدریس بشه رو قرمز می نویسند)

بعد از تدریس نشانه ، بچه ها نشانه ی تدریس شده رو تو اسم وسایلی که آوردن به بقیه نشون میدن و اون ها رو روی میز می چینند.

این میز تا آخرین روز تدریس اون حرف یا صدا تو کلاس جلوی چشم بچه هاست تا حافظه ی دیداری شون هم به یادگیری این نشانه کمک کنه!

میز نشانه

۲ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۲۱:۲۴
سپیدار

یکی از سخت ترین درس ها  برای من تدریس "خوا" استثناست ! واقعا نمی دونم چه کار کنم بچه ها این کلمه های استثنا رو خوب یاد بگیرن !!!

کلمه هایی استثنا همیشه به دیوار و جلو چشماشون نصب میشه . هر سال هم با یه قصه و روش جدید این درس رو میدم ولی خودم خیلی از نتیجه اش راضی نیستم !

***

امسال از اول سال تا حالا چند تا از مادرا شکایت بچه هاشون رو بهم کردن که با خواهر و برادرشون راه نمیان و همه اش دعوا دارن ؛ خواهر و برادرشون کوچیکتر باشه که دیگه واویلاست ! حسادت و اذیتشون زیادتره !

 از یه هفته قبل به اطلاع اولیا رسوندم که برا درس "خوا" بچه ها باید عکس خواهر یا برادرشون رو بیارن !

***

تو راه مدرسه به قصه ای فکر می کردم که امسال برا تدریس این درس باید سرهم کنم ! داستان "خ "،"ا" و دوست جدیدشون "و" که ناشنواست و نمی تونه حرف بزنه !

- چند بار حین تعریف قصه با اشاره به نشانه های "خ و ا" از بچه ها می خوام که صدای هر کدوم رو بگن . نکته اینجاست که موقع اشاره به "و" بچه ها باید دهانشون رو محکم ببندن و حرفی نزنن !)

طی این قصه با بچه ها درباره ی آدمهایی که دچار معلولیتی هستن و توانایی هاشون حرف زدیم . از طرز رفتار با اونا ، اینکه اونا هم مثل ما نقاشی های خدا هستند و نباید نقاشی های خدا رو مسخره کنیم ، اینکه همون طور که ما قد و رنگ چشم و پوست و رنگ و حالت موها و پدر و مادر و ... رو خودمون انتخاب نکردیم پس نباید باهاشون پز بدیم. نباید چیزهایی که خدا داده رو دوست نداشته باشیم و بقیه رو به خاطر چیزی که دست خودشون نبوده اذیت کنیم !و کلی از این بحث ها...

بعد درباره ی خوبی های داشتن خواهر و برادر تو بچگی و بزرگسالی حرف زدیم ! همبازی بودن ، دعوا کردن ، کمک هم بودن ؛ تو بزرگسالی کمک ها و درد و دل های خواهرانه ، پشت گرمی های برادرانه و ... 

سر هر کدوم هم کلی نقش بازی کردم که: خواهر ! دلم گرفته میایی با هم کمی حرف بزنیم؟ خواهر قرمه سبزی رو چطوری بپزم؟خواهر ... (داغ دلم تازه شد!)

یا اگه کسی بخواد اذیتت کنه داداشت میاد و مواظبته ! : کی بود خواهر من رو ناراحت کرد؟ و ... (برای اینکه بار دراماتیک قصه رو بالا ببرم مجبور شدم برادره رو بزن بهادر و قیصرطور! نمایش بدم ! از اینایی که مشت حواله ی طرف می کنند و با سر میرن تو صورت یارو! تا بچه ها بخندن!)

(البته فکر کنم این مدل خواهر و برادرها دیگه به افسانه ها پیوسته باشن ! )

بعد بچه ها عکس خواهر و برادرشون رو تو دفترشون چسبوندن و دورش رو تزیین کردن و کنارش نوشتن :

من و .... با هم خواهر /خواهر و برادر هستیم .

من خواهرم/برادرم را دوست دارم !

***

7 نفر از بچه ها خواهر و برادری نداشتن طفلکی ها ! (کلی دلشون رو سوزوندیم ! ) بعد برای اینکه خیلی غصه نخورن ازشون خواستم 2 تا 2 تا و 3 تا 3 تا دستشون رو بدن به هم و خواهر هم بشند ! پس از این کار اونها هم عکس خواهر جدیدشون رو تو دفترشون چسبوندن !

۲ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۰
سپیدار

یادگرفتن بعضی از حروف، نشانه ها و کلمات قاعده و قانون نداره ! (البته شاید هم داشته باشه ولی من بی خبرم!) مثل کلماتی که نشانه ی عربی یا استثنا دارند.  یعنی نمی تونیم بگیم مثلا "صابون " چون این خصوصیت رو داره با "ص" نوشته میشه نه با "س" و "ث"! یا چون "خورشید " فلان خصوصیت رو داره با " اُ استثنا" نوشته میشه نه با "ــــُـ".

راهی هم جز حفظ کردن این کلمات ، به نظرم وجود نداره!همینی که هست! (راستی ما چقدر با هوشیم که املای اینهمه کلمه رو حفظ می کنیم!)

 تو کلاس اوّل هم تا حد امکان سعی می کنم خیلی کلمات استثنا خارج از کتاب نگم!(بالاخره باید یه چیزهایی هم بگذاریم سالهای بعد یاد بگیرن دیگه!)

بعد تدریس اُ استثنا کلمات دارای این نشانه رو که فعلا 12 تا کلمه است و دو سه کلمه هم تا آخر سال بهش اضافه میشه رو ، در قالب 4جمله و عبارت و تداعی خلاصه کردم و با بازی و مسابقه از بچه ها می خوام از حفظ اونا رو بگن و بعد نصبشون می کنم روی دیوار تا جلوی چشم بچه ها باشه. روزهای دیگه هم از بچه ها می خوام بدون نگاه کردن به کارتها این 12 کلمه رو بگن!


1- تو دو موز خوش مزه خوردی!(خوش با تمام ترکیباتش و خوردن با تمام فک و فامیلاش!)

2- نوک - جو (همراه با نشان دادن حالت نوک زدن پرنده با انگشتان=تداعی)

3- خورشیدِ روشن (همراه با نمایش حرکت دایره با دست یا انگشت= تداعی

4- نو - خود (اشاره به نخود= تداعی! و توجه دادن که "نو - خود" بر خلاف "نخود" 2 کلمه است نه یکی! )

و کلمه ی موج که با حرکت مواج دست نشونش میدیم.

مزه دار کردن اُ استثنا با کیک های خوش مزه ی دست پخت مامانا که بدون اطلاع قبلی به دستمون رسید و چه به موقع!

*****

نکتــــــــــــــه:

هر کلمه ای که صدای آخرش " اُ " باشد باید با ـُ استثنا نوشته شود!

(تو - جو - نو - مانتو -پالتو - خسرو - خودرو -برو - پلو - درو - پژو -کادو ...)

پ ن: این مطلب هم از بقایای سپید مشق بلاگفاست که با اندکی تغییر اینجا گذاشته شد .

۱ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۴۶
سپیدار