بارش این برف دردی در دلم انداخت
این که آدم برفی امسال را
فردا
با که باید ساخت...
مصطفی رحماندوست
متأسفانه عکس تزئینی ست !
از دم دمه های صبح برف آروم آروم شروع کرد به باریدن . صبح که بلند شدم 5-6 سانت بیشتر نمیشد ولی همین یه کفِ دست برف ، مدرسه ها رو تعطیل کرد !(البته خدا رو شکر که به خاطر برف تعطیلیم نه آلودگی هوا! )
هر چند به نظر من روزی که برف می باره به خاطر لطافت هوا و زیبایی بارش برف ، بچه ها باید برن مدرسه و از با هم بودن و برف بازی لذت ببرن و فردای روز بارش برف که هوا خیلی سرد و یخبندون میشه ، اگه لازم بود مدارس رو تعطیل کنن ! ولی چه کنم که دست من نیست !
پ ن1: خلاصه اونقدر برف نباریده که حتی بشه یه عکس خوب ازش گرفت . تقریبا همینقدر که تو این عکس دیده میشه باریده ! (یادش به خیر ! ما که مدرسه میرفتیم 10 برابر این هم برف می بارید کسی نبود تعطیلمون کنه ! ... چه خاطره هایی من از زمستونای برفی و بارونی کلاس اولم دارم!... )
پ ن2: امروز 16 آذر به اسم روز دانشجو تو تقویمها ثبت شده . (شاید بشه گفت یکی از شیرین ترین مناسبت های عمومی برای مشمولینش باشه ! البته بیشترشون بعدها می فهمن که چقدر شیرین بوده ! همونطور که ما تازه الان می فهمیم !)
ولی 16 آذر من رو بیشتر یاد خیابون 16 آذر (خیابون غربی دانشگاه تهران) می اندازه ! همونجا که خیلی وقت پیش فروشگاه انتشارات سوره مهر بود و من خیلی دوسِش داشتم و بعدها جمع شد ...
...
امروز شنیدم 4میلیون 600هزار نفر دانشجو داریم ! تجربه ی سالهای دانشجویی بهم میگه که اسم "دانش جو" برازنده ی حداقل نصف این جماعت نیست ! آخه کسی که معدلش 10-12 و حتی کمتر میشه چه دانش جوئیه؟!!!! اینا در جال جستن و جوئیدن [!] چی هستن دقیقا؟ هر چی باشه قطع به یقین آن جُستنی " دانش" نیست !
خلاصه این روز رو به "دانشجو" جماعت تبریک میگم و ... خوش به حالشون !
********
یاد عزیزت از همه ی یادها جداست
ای من فدای چشم تو، یادت جدا به خیر!
رسول یونان