خوب یا بد ، من معروفم به اینکه معلم سخت گیری ام !  یکی از سخت گیری هام هم مربوط میشه به خط بچه ها.
یکی از سخت گیری هام هم مربوط میشه به خط بچه ها.  
تا 3 ماه اول ، با روشهای مختلف(تشویق ، تهدید ، تحدید ، تطمیع و تنبیه !) از همه شون میخوام همونطوری بنویسند که من می نویسم ، اینطوری ، کسانی که توانایی و استعداد خوشنویس شدن رو دارن ، شناخته میشن و بعدها نمیتونن تنبلی کنن و بدخط بنویسن و بگن : نمی تونم!  اونهایی هم که معلوم بشه به هر دلیل نمی تونن خوشنویس باشن ، به مرور زمان از این کار معاف میشن.(اون هم نه به طور کامل!)
اونهایی هم که معلوم بشه به هر دلیل نمی تونن خوشنویس باشن ، به مرور زمان از این کار معاف میشن.(اون هم نه به طور کامل!)
چند روز پیش یه مسابقه ی خط گذاشتیم و چون همه به نسبت استعداد و توانشون خوب نوشته بودن ، همه ی کلاس جایزه گرفتن !(عجب مسابقه ای!) اول چند تا از بهترین خط ها رو چسبوندم به سالن مدرسه ؛ بعد که دیدم بعضی از بچه ها لب و لوچه شون آویزون شد و بعضی چشم ها بارونی ، دلم نیومد خوشحالی جایزه گرفتنشونو خراب کنم . پس همه ی خط ها رو چسبوندم به دیوار .
این خط پرنیان خستگی رو از تن آدم بیرون می کنه . فکر کنم خیلی از معلمها هم نتونن مثل اون بنویسن
|  | 
این هم خط قشنگ فاطمه  که از خطش پیداست چقدر با سلیقه و با اعتماد به نفسه !  
 
|  | 
پ ن: بنابر فرموده ی امیرالمؤمنین علیه السلام امیر ملک سخن ، امیر کمال و جمال :
*** خط زیبا برای نیازمندان ، ثروت ، برای اغنیا ، زینت و برای بزرگان ، کمال است . ***
بی ربط: "خوشنویسی" ، من رو یاد استاد دوست داشتنی هنرمون تو تربیت معلم می اندازه که می گفت:
★☆سرنوشت ما به دست خود نوشت ، خوشنویس است او نخواهد بد نوشت☆★
 
 ) بعد از مدتی که هوا دوباره آفتابی میشه ، وقتی همون بچه می بینه دارم میخندم و انگار دوباره مهربون شدم ، میاد بغلم می کنه و میگه "دوستون دارم!" ، از خودم بدم میاد و به قشنگی دنیای کوچیک و کوچیکی دلهای قشنگشون غبطه می خورم ! ...
) بعد از مدتی که هوا دوباره آفتابی میشه ، وقتی همون بچه می بینه دارم میخندم و انگار دوباره مهربون شدم ، میاد بغلم می کنه و میگه "دوستون دارم!" ، از خودم بدم میاد و به قشنگی دنیای کوچیک و کوچیکی دلهای قشنگشون غبطه می خورم ! ...
 هم میلاد  رئیس مکتبمون ، هم میلاد رئیس مذهبمون
هم میلاد  رئیس مکتبمون ، هم میلاد رئیس مذهبمون 




 تا حالا زبان و ریاضی تدریس کرده بودم اما فیزیک دبیرستان رو ... هرگز!
 تا حالا زبان و ریاضی تدریس کرده بودم اما فیزیک دبیرستان رو ... هرگز! یعنی حالا که من معلمم پس میتونم هر چی رو تدریس کنم !!!! حتّـّـی فیزیش!
یعنی حالا که من معلمم پس میتونم هر چی رو تدریس کنم !!!! حتّـّـی فیزیش!
 هیچوقت نفهمیدم اینکه اگه یه سنگ این قدی! با سرعت فلان در محیطی با چگالی بهمان با نیروی جاذبه بیسار با نیروی اولیه ی اینقدر ! به طرف بالا پرتاب بشه ، کِی میخوره تو سر کی؟
 هیچوقت نفهمیدم اینکه اگه یه سنگ این قدی! با سرعت فلان در محیطی با چگالی بهمان با نیروی جاذبه بیسار با نیروی اولیه ی اینقدر ! به طرف بالا پرتاب بشه ، کِی میخوره تو سر کی؟
 با یه ماشین سرمه ای خوشگل خارجکی! این خانم سال دوم و سوم دبیرستان معلممون بود .
 با یه ماشین سرمه ای خوشگل خارجکی! این خانم سال دوم و سوم دبیرستان معلممون بود . !(به خدا من سال قبلش دختر خوبی بودم ولی ... امان از رفیق بد و زغال خوب
!(به خدا من سال قبلش دختر خوبی بودم ولی ... امان از رفیق بد و زغال خوب ) هر از گاهی هم مجبور بودم مقنعه و موها رو نسبتاً مرتب کنم ! دو تا دستم بود و سرم ، (احساس خوش تیپی چسبیده بود به سقف!
) هر از گاهی هم مجبور بودم مقنعه و موها رو نسبتاً مرتب کنم ! دو تا دستم بود و سرم ، (احساس خوش تیپی چسبیده بود به سقف! ) خانوم امیرسلیمانی چند بار از جلوم رد شد و یه نگاهی بهم انداخت! ما هم خودمان را زدیم به اون راه !
) خانوم امیرسلیمانی چند بار از جلوم رد شد و یه نگاهی بهم انداخت! ما هم خودمان را زدیم به اون راه !
 ـــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــ

