سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

یارو به دوستش گفت:  چرا به همه گفتی من دچار فراموشی شدم؟

دوستش پرسید : به کی گفتم؟

و یارو هاج و واج نگاهش کرد و گفت: چی رو به کی گفتی؟!!!!

*****

آخر شب یادم افتاده به بچه ها قول دادم یه برگه ای رو براشون پرینت بگیرم ببرم ! 

بلند شدم لپ تاپ رو روشن کردم و دست بردم پرینتر رو روشن کنم که ... دیدم ای دل غافل نه سیم و دوشاخه اش هست و نه سیم رابط به لپ تاپ!

یادم افتاد چند روز قبل از عید برای خونه تکونی سیمهای پرینتر رو جمع کردم !

و همچنین یادم افتاد چند روز بعدش هم یه سری سیم و دو شاخه و USB از نمیدونم کجا پیدا کردم و چون یادم نیومد برای چی اند! دادم همراه دور ریختنی ها دور بریزند!

: میدونی چه اشتباهی کردم؟!!!! اون روز یه سری سیم دادم بندازی! ... مال پرینتر بودن !

هیچی دیگه! مثل اینکه اولین گل سال 95 رو هم کاشته بودم و خودم هم خبر نداشتم ! پرینتر بیچاره مثل یه تیکه گوشت افتاده بود جلوی چشمم و شده بود آینه ی دق! 

اول گفتن محموله رو انداختن رفته! بعد گفتن شاید هم گذاشته باشن لای خرت و پرتهای انبار! که من گشتم و پیداش نکردم و خودشون رفتن و گشتن و پیدا کردن! خب خدا رو شکر!مثل اینکه چشمام هم ضعیف شده !!! ... عصای من کو؟!!!!

اما وقتی یه مشت سیم رو گذاشتن کف دستم ، دیدم مال پرینتر نیستن ! ... دوباره عزا گرفتم که با این جنازه (پرینتر ) چه کار کنم؟

این موقع شب چطور سر قولی که به بچه ها دادم وایستم؟!!!

پس رفتم و جاهایی که به ذهنم می رسید و نمی رسید رو گشتم و ... پیدا شون کردم ! یه جای مطمئن گذاشته بودم که فراموش نکنم و گم هم نشن ! یه جای خیلی مطمئن و فراموش نشدنی !

...

بعععععله! یه همچین گیجی شدم من !

فقط مونده آدرس و شماره تلفن خونه رو بنویسم آویزون کنم از گردنم ! 

...

داشتم غصه میخوردم که دیدی دستی دستی آلزایمر هم گرفتم؟!!! یکی، که خدا خیرش دهاد!، بهم امیدواری داد که نترس آلزایمر نگرفتی ! مثل رایانه ای که اگه پنجره های متعدد توش باز باشن هنگ میکنه ، شما هم هنگ فرمودی ! 

...

آخ جوووون ! داره ماه رجب میرسه ! ببینم میتونم خودم رو ریکاوری کنم ! 

...

آخ ... کاش میشد یه دکمه بزنم و دو سه ماهی برم تو کما! (تموم پنجره های دغدغه بسته و خواب رااااااااحت) بعد که بارهای منفی مغزم تخلیه شد ، خود به خود به هوش بیام و هیچی از این روزا رو به خاطر نداشته باشم ! مثل اینکه نه خانی اومده و نه خانی رفته !

کاااااااااااااااش ...

پ ن: 

عقل یا احساس؟ من هم مانده ام           در خودم هم شاکی ام  ، هم متهم این روزها 

۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۲
سپیدار
سعی می کنم پاورها و متن های روانخوانی باقی مونده رو سریعتر تو صفحه بگذارم و پرونده ی مطالب آموزشی وبلاگ(و شاید هم خود سپید مشق)رو ببندم!
  پاورپوینت فصل 24 ریاضی اول دبستان :
پاورپوینت فصل24ریاضی اول دبستان

هر دانلود پنج صلوات

پ ن:

تو تار شدی، ز هر طرف پود شدیم
صدبار عدم شدیم و موجود شدیم
صدبار غبار ره موعود شدیم
القصه نیامدی و نابود شدیم

یوسفعلی میرشکاک

۲ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۶
سپیدار
متن املا و روانخوانی نشانه های (ع) و (ث)

متن املا و روانخوانی ع ث

هر دانلود پنج صلوات

پ ن:      

داروی مشتاق چیست؟ زهر ز دست نگار

مرهم عشاق چیست؟ زخم ز بازوی دوست

دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا

گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست

۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۵
سپیدار

مینی شعر (نوروزی)

 

پ ن: 

ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما / تا مدعی بمیرد از جانفشانی ما ...

۱ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۰۱
سپیدار

  پاورپوینت فصل 23 ریاضی اول دبستان :
پاورپوینت فصل23ریاضی اول دبستان

هر دانلود پنج صلوات

پ ن:

شهید یوسفستان توأم؛ زلفی پریشان کن
بخشکان با گل لبخند هایت خشک سالی را

علیرضا قزوه

۱ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۰۷
سپیدار
سلـــــــــــــــــــــــام

  پاورپوینت فصل 22 ریاضی اول دبستان :
پاورپوینت فصل22ریاضی اول دبستان

هر دانلود پنج صلوات

پ ن:

از پشت ابرها
گرمای ناگهان تو خوب است.

سیدعلی میرافضلی

۰ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۶
سپیدار

خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست و وسیع ترین روزی هایت را بر من در هنگام پیر شدنم و قوی ترین نیروهایت را در من به هنگام خستگی ام قرار ده و مرا به کاهلی در عبادتت و کوری در تشخیص طریقت و ارتکاب خلاف دوستیت و پیوستن با کسی که از تو جدا شود و جدا شدن از کسی که با تو بپیوندد مبتلا مساز.

◇◇◇

نفس من در معرض هلاک است مگر آن که توأش نگاه داری . خدایا اگر غم به سوی من لشکر انگیزد ، ساز و سلاح من تویی و اگر از همه جا و همه کس محروم شوم هدف امیدم تویی و اگر حوادث و شداید بر من هجوم آورد استغاثه ام به تو است و هرچه از دست برود عوضش ، و هر چه تباه شود اصلاحش نزد تو ، و هرچه ناپسند داری تغییرش به دست توست. پس پیش از بلا عافیت ، و پیش از طلب توانگری و پیش از گمراه شدن هدایت را بر من إنعام کن و مرا از رنج عیب جویی بندگان محفوظ دار و ایمنی از روز بازپسینم ارزانی دار و از رهبری کاملم برخوردار ساز .

بخشی از دعای بیستم صحیفه ی سجادیه 

◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆

بالاخره موفق شدم عید امسال حداقل یه کتاب بخونم !!!

کتاب"نیایش" دکتر علی شریعتی رو پارسال به سفارش دوست بزرگواری خریدم ولی تا چند روز پیش فرصت خوندنش فراهم نشده بود . تا اینکه حال و روز این روزهام من رو به سمت این کتاب کشوند و دیدم چه کتاب خوبیه! از اون کتابهاست که اینقدر لذت خوندنش رو با اطرافیان به صورت شفاهی به اشتراک گذاشتم که نوبت گرفتن بعد از من بخونندش!(قبلا گفتم که وقتی من کتابی رو می خونم ، اطرافیان چاره ای ندارن جز اینکه به بخش های منتخب من از اون کتاب گوش فرا دهند!)

مجموعه آثار 8 (نیایش)

کتاب نیایش از 4 بخش یا دفتر تشکیل شده.

دفتر اول : ترجمه ی کتاب نیایش از الکسیس کارل با مقدمه ای از دکتر شریعتی

دکتر الکسیس کارل برنده ی دو جایزه ی نوبل ، نه فیلسوف و ادیب بوده و نه کشیش و جامعه شناس و نه حتی روانشناس بلکه یه فیزیولوژیست و جراح بوده که درباره ی "نیایش" مطالعه کرده و همین فیزیولوژیست بودنش لذت خوندن کتاب رو بیشتر تر کرده. شاید برای اینکه:

خوش تر آن باشد که سرّ دلبران/گفته آید در حدیث دیگران

دفتر دوم: مکتب سجاد: آگاهی ، عشق ، نیاز و جهاد در نیایش

سخنرانی پیاده ی شده ی دکتر درباره ی نیایش . این بخش فوق العاده قشنگ و خوندنیه! 

دفتر سوم: نیایش (متن نیایش دکتر شریعتی )

دفتر چهارم: زیباترین روح پرستنده ، امام سجاد علیه السلام ؛ که به شخصه این بخش رو خیلی دوست دارم و طبق عادت که زیر کلمات و جملاتی که برام جالبند خط می کشم، این بخش از کتاب رو تقریبا خط خطی کردم !

بخش هایی از کتاب: (هر چند اگه قرار بود فقط جاهایی که زیرشون خط کشیدم رو اینجا بنویسم باید تقریبا یک سوم کتاب رو پیاده می کردم !)

۱ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۷
سپیدار

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

 مولوی شاعر پارسی زبان ایرانی :



رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن

		ترک من خراب شبگرد مبت

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

.

.

.

دردی ست غیر مردن آن را دوا نباشد

پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

(مولانا)

(مصرع عنوان از حمید مصدق)

۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۴۱
سپیدار

تو خبرها اومده که امسال عید ایرانی ها جای جهانگردان روسی رو- که سفر به ترکیه رو تحریم کردن - و همین طور توریست های کشورهای دیگه رو که جونشون براشون عزیزتر از این حرفاست ، پر کردن !!! طوری که خود ترکیه ای ها هم شرمنده ی این همه مهربونی و انسان دوستی ما شدن !

فکرش رو بکن ! تو این ناامنی و خطرات جانی ترکیه، حمایت ترکیه از داعش و در نتیجه دست داشتن مستقیم ترکیه تو شهادت عزیزان مدافع حرم ما ، نقش ترکیه تو ناامنی منطقه ، دشمنیش با مقاومت و ایران و ... هموطنانی که تا دیروز صداشون رو انداخته بودن تو سرشون و ژست وطن دوستی و هموطن دوستی گرفته بودن و شبکه های مجازی رو پر کرده بودن با افاضات فضل انسان دوستانه شون که چرا میرین حج! چرا کربلا ! چرا زیارت! چرا کمک به ساخت عتبات ! چرا خرج کردن برای عزای امام حسین و ... بیایین این پولا رو خرج ضعفا و فقیرا و گرسنه ها بکنید و ... حالا خودشون خوش خوشان و از جان گذشته ! رفتن سواحل آنتالیا و دارن به فقرا و گرسنگان ترکیه امدادرسانی می کنن! خدا خیرشون بده ! بالاخره غیر از مزایای جانبی این کمک بین المللی ! دست فقرای غیرایرانی رو گرفتن خیلی باکلاس تره ! تازه سلفی های با کلاستری هم میشه باهاشون گرفت ! فکرشو بکن چقدر لاااااااااایک بخوره !

...

کمی بی ربط:

دم سردار حاجی زاده(فرمانده ی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گرم ! تو این چند روز محکم ترین و دلگرم کننده ترین حرفها رو دیروز - خبر ساعت 14-  از این مرد شنیدم !

۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۵
سپیدار

شمال و مشرق ایران پر از آهوست با این حال

http://hw8.asset.lenzor.com/lp/9484232-1872-l.jpg

فقط چشمان آهوی شمال مشرقی مستند

********

گر برانند و گر ببخشایند ... ره به جای دگر نمی دانیم ...

۱ ۰۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۲
سپیدار