سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

زمستون سرد و برفی و گرد و خاکی تونناراحت به خیر!

پیک 15 هم آماده شد

پیک آدینه15

نشانه های ق و ل و کمی ریاضی(اصلاح شد!)

هر دانلود 5 صلوات

پ ن :

رویاندن آب است
سرودن از تو
در سرزمین بی باران......
نامت
رستاخیز آبسالی ست

محمدعلی بهمنی

۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۱
سپیدار

بالاخره گوشی جدیدم رسید ! بعله باز هم ایرانی و باز هم GLX. هورا(چه میکنه این اقتصاد مقاومتی! ... چه میکنه این حُبِّ وطن!قلب) گفتیم با این گوشی جدید، اینترنتی یه کتاب بخریم و متبرکش کنیم !نیشخند

با گوشی دنبال یه کتاب می گشتم که اینترنتی بخرمش که رسیدم به سایت پاتوق کتاب فردا ! تو همین گشت و گذار دیدم این سایت یه برنامه یا چه میدونم اپلیکیشن اندرویدی هم داره ! ... خُب الان معلوم نیست من اون برنامه رو دانلود و نصب کردم؟!!!چشمک

بله دیگه ! اون برنامه رو نصب و شروع کردم سرک کشیدن به سوراخ سُنبه های برنامه و گشتن بین تازه های نشر و پیشنهاد کتاب و نویسندگان و ناشران و موضوعات و ... و تو هر بخش هم از هر کتابی خوشم می اومد اون رو به سبد خرید اضافه می کردم ! ... چیه؟ اضافه به سبد کردن نه زحمت داشت نه خرج!نیشخند

بعد از مدتی هم برای تست قابلیت های برنامه ، همینطوری رفتم خرید رو نهایی کردم !بغلالبته بعد از حذف کردن خیلی از کتابها از سبد خرید !

(امروز تماس گرفتن که یه مجموعه کتابی که سفارش داده بودم رو ندارن و بزرگوارانه قبول کردم همونهایی که دارند رو برام بفرستن ... و همین نداشتنِ اون مجموعه یعنی من باز هم به این اپلیکیشن سر می زنم و باز هم کتاب سفارش میدم)

اصولا خرید کردن خیـــــــــــــــــــــــلی خوب و لذت بخشه ... خریدِ هر چینیشخند

ان شاءالله هـــــــــــــــــــــــــــــرکی ، هــــــــــــــــــــــرجا ، هــــــــــــــــــــــر وقت خواست بتونه این لذت رو بچشهلبخند

۱ ۰۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۵۷
سپیدار

پیک آدینه ی 14 که با کمی اغماض همون پیک آدینه ی 13 سال گذشته است ، چند روزی هست که آماده شده و مربوط به همین هفته ی مدرسه مون . برای اینکه به سرنوشت پیک 2-10 -که آماده شده بود و فراموش کردم تو وبلاگ بگذارم - دچار نشه ، همین آخر هفته ای و برای ثبت در تاریخ اینجا چسبونده میشه !

پیک آدینه14

نشانه های ف و خ و تم 14 ریاضی

هر دانلود 5 صلوات

صلواتها هدیه به روح آتش نشانان شهید پلاسکو

پ ن :هنوز نتونستم تعطیلات ناخواسته ای ماه پیش رو جبران کنم !!!!!


همینطوری نوشت :

در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست
در این همه راه، غیر گمراهی نیست
در شهر، خیابان به خیابان گشتم
آن قدر که آگهی ست آگاهی نیست

میلاد عرفان پور

۱ ۰۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۷
سپیدار

آزادتر از عطر گل و مرغ هوا باش

چون قاصدکی در دل این باغ رها باش

در کوچه‌ی خوشبختی ما رهگذری نیست

قدری بنشین، راه برو، عابر ما باش

چیزی به زمین‌خوردن دیوار نمانده‌ست

بی‌فاصله با بازترین پنجره‌ها باش

لبخند بزن ای نفست صبح بهاری

یا حرف بزن، در شب ما نور- صدا باش

از دست نرفتم که تو از پا ننشینی

برخیز که برخیزم، هستم که بیا…باش!

مژگان عباسلو

۲ ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۲
سپیدار

امروز فهمیدم هیییییییچ کس و هییییییچچی نمیتونه جای « خواهر» رو بگیره . 

آدم بی خواهر ، تنهاست ! خییییییییلی تنها !

۵ ۲۹ دی ۹۵ ، ۱۵:۱۷
سپیدار

در حقیقت ، این راه به ما تحمیل شد و ما غمگنانه پذیرفتیم .

ما عاشق چشمه های خلوت بودیم ؛ اما از نتوانستن بود که کنار هیچ چشمه ننشستیم .

ما عاشق صدای پرندگان و باز شدن گلهای جنگلی بودیم ؛ اما از خواستن نبود که گوش بر آواز هر پرنده بستیم و از کنار گلشاران ، چشم بسته گذشتیم .

ما به راستی ، قصه ی روزگار خویش نبودیم که ناگزیر قصه پرداز روزگار خویش شدیم .

ما زائر دلشکسته ی این خاکیم . اگر امید را دمی رها نکردیم ، نه بدان دلیل بود که آن را در خود داشتیم ، بل بدان سبب بود که امید را چون ودیعه ای به دست ما سپرده بودند تا به دست دیگران بسپاریم .

ما خواسته ایم که بی هیچ منتی پل باشیم میان کویر و باغ - به این امید که عابران خوب ، از دشت سوخته ، به سبزباغ درآیند . و دست های ما همیشه به پایه های درِ باغ بسته است - مختصر فاصله ای ناپیمودنی ...

نادر ابراهیمی از کتاب : "ابن مشغله"

بی ربط : خیال کن که غزالم ...

۱ ۲۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۲۸
سپیدار

این هم آزمون فارسی و ریاضی اول دبستان در ماه دی (فارسی تا نشانه ی پ و ریاضی تا جمع های نظام دار! )

شاید کمی سؤالها سخت به نظر برسه ولی به جاش تو نمره دادن دست و دلبازم ! این به اون در !نیشخند

آزمون فارسی - دی ماه

هر دانلود 5 صلوات

آزمون ریاضی - دی ماه

هر دانلود 5 صلوات

خدا می داند
چقدر دردناک است
برای آدمی که زخم هایش را
حتی از آینه پنهان کرده است
در وصف خود بگوید:  “…I

 

مژگان عباسلو

۱ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۹:۰۲
سپیدار

پیک آدینه ی 13 پارسال مربوط به نشانه های ل و ج و اُ استثنا بود . و برای نشانه های ک، و، پ و گ آدینه ای نداشتیم . با تعطیلات زیاد و ناخواسته ی هفته ی گذشته باز هم نشد برای دو نشانه ی ک -و پیک نوشته بشه .

بنابراین پیک 2-13 بر خلاف اسمش هیچ ربطی به پیک 13 ، سال گذشته نداره و شامل تمرین نشانه های (ک-و-پ-گ) میشه و کمی هم ریاضی .

پیک آدینه2-13

هر دانلود 5 صلوات

پ ن:

آیا شما نشانه‌ای از من ندیده‌اید؟
کوهی درست رو به شکستن ندیده‌اید؟


رودی بدون فرصت برگشت تا ابد
آرام و سربه‌زیر و فروتن ندیده‌اید؟


این‌جا کنار بغض سرازیر ریل‌ها  
ساکی در آستانه رفتن ندیده‌اید؟

...

...

(موسی عصمتی)

۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۳
سپیدار

یه مطلبی تو شبکه های مجازی دیدم که فکرم رو مشغول کرد :

عمر 70 ساله عقاب که با یک دوران خیلی دشوار برای این پرنده به دست می آید!!

عقاب میتواند 70 سال عمر کند ولی وقتی به 40 سالگی می رسد چنگال های بلند و انعطاف پذیرشده و دیگر نمیتوانند طعمه را گرفته و نگه دارند... نوک بلند و تیزش کند و خمیده می شود شاهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد . در این زمان عقاب بر سر یک دو راهی قرار می گیرد:

اینکه بمیرد و یا اینکه یک روند دردناک تغییرات را برای 150 روز تحمل کند.

و این روند مستلزم آن است که به قله یک کوه پرواز کرده و آنجا بنشیند در آنجا نوک خود را به صخره ای می کوبد تا آنجا که کنده شود پس از آن منتظر می ماند تا نوک جدیدی به جای آن بروید ، و بعد از آن چنگالهایش را از جا در می آوردپس از آنکه چنگال جدید رویید ، عقاب شروع به کندن پرهای کهنه اش می کند و پس از گذشت 5 ماه عقاب پرواز تولد مجدد را انجام می دهد و مدت 30 سال دیگر زندگی خواهد کرد.

خب تابلوئه که همچین چیزی صحت نداره ! عقاب هم خیلی عمر کنه سی ساله ! و این پروسه رو برای چند صباح بیشتر زنده ماندن دنبال نمی کنه!

و فوق فوقش این مطلب یه افسانه است !مثل ققنوس یا سیمرغ ! (...البته یه افسانه ی ترجمه ای و احتمالا جدید!) افسانه ای که ساخته شده تا مثلا ارزش زندگی رو به آدمها یادآوری کنه یا حالا هر چی! 

اما ...

فکر کن 150 روز بدبختی و شکنجه ! کندن نوک و چنگال و پرها؟... درد و عذاب! ... که چی؟ ...که میخوای 30 سال بیشتر زنده بمونی؟! می ارزه؟ زنده بودن به چه قیمتی؟

گاهی فکر می کنم اگه مجبور به انتخاب بین مرگ و پروسه ی دردناک ، غم انگیز و شکنجه آمیز درمان باشم ، احتمالا اولی رو انتخاب کنم !!!

بی ربط به متن و با ربط به تصویر:

خیلی سال پیش موقع کشیدن این طرح ، به طور اتفاقی کشف کردم که پرهای سفید سر عقاب رو میشه با پاک کن درآورد ! اینقدر از کشفم خوشحال بودم که فرداش این کشف شگفت انگیزم رو به اطلاع کسی که تو این کار استاد بود هم رسوندم و شنیدم ...

: بله یکی از شیوه ها و تکنیک های طراحی با مداد همین استفاده از پاک کنه ... (بعله گویا یکی خیــــــــلی قبل از من ، کشفم رو کشف کرده بودهنیشخند!)

۳ ۱۵ دی ۹۵ ، ۲۲:۴۴
سپیدار

حتی اگر نباشی ، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را

قیصر امین پورhttp://s8.picofile.com/file/8271455684/IMG_20161019_093951.jpg

عجب خلاقیتی ! دوست می دارم این تصویر را بسی

اگه یه روز حال و حوصله داشته باشم دوست دارم این تابلو رو بسازم

۱ ۱۳ دی ۹۵ ، ۲۱:۲۰
سپیدار