هر که در عشق سر از قلّه برآرد هنر است
يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۳ ب.ظ
چشمها – پنجرههای تو – تأمل دارند
فصل پاییز هــم آن منظرهها گل دارند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک مطمئنم
همــه در گردش چشــم تــو تعادل دارند!
تا غمت خار گلــو هست، گلــوبند چرا؟
کشته هایت چه نیازی به تجمل دارند؟!
همه جا مرتع گرگ است، به امید که اند
میش هایم کــه تــه چشم تو آغل دارند؟
برگ با ریزش بـیوقفه به من میگوید:
در زمین خوردن عشاق تسلسل دارند
هر که در عشق سر از قلّه برآرد هنر است
همـــه تا دامنــــه ی کــــوه تحمــل دارند
مژگان عباسلو
۹۶/۰۵/۲۲