بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند ...
يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۴ ب.ظ
بند چهارم از ترکیب بند محتشم:
برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند
نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند
آن در که جبرئیل امین بود خادمش اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
پس آتشی ز اخگر الماس ریزهها افروختند و در حسن مجتبی زدند
وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند
اهل حرم دریده گریبان ، گشوده مو فریاد بر در حرم کبریا زدند
روحالامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب
۹۴/۰۷/۲۶