شمعدانی
پنجشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ق.ظ
من را
شمعدانی ای بدان
در گلدانی کوچک
که بیشتر از آب و آفتاب
به تو نیاز دارد !
حیف! گل به این نازنینی جاش واقعا تو شعر فارسی خیلی خالیه!
نمیدونم از کِی و چرا عاشق شمعدونی شدم نمیدونم به خاطر شمعدونی بود که عاشق ماسوله و بالکنا و پنجره های رؤیاییش شدم یا بالعکس!
هر چیه برای من، شمعدونی ، خیال انگیزترین گُل دنیاست!
یه جورایی نمادِ زنده ی زندگی و ... مِهر! حتی بیشتر از گل سرخ!
امکان نداره جایی شمعدونی ببینم و دلم نخواد خم بشم و دستی به اون برگهای کُرک دار معطرش بکشم و بعد دستهامو بو کنم
۹۴/۰۱/۰۶