سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روز قدس» ثبت شده است

روزهای عادی که تو خیابونای شهر ، قدم میزنی فکر می کنی مردم اینقدر تو مشکلات زندگی خودشون گرفتارن که دیگه کسی به فکر همسایه اش هم نیست چه برسه به جاهای دیگه ی دنیا! فکر می کنی انسانیت چه کم رنگ شده! انگار دنیا بی رنگ که نه ، بد رنگ شده ! رنگها همه سیاه ، همه چرکین! اینقدر قیافه های عجیب می بینی ، اینقدر صداهای غریب میشنوی که احساس غریبگی می کنی با شهر خودت! با شهر بدون نور و رنگ! گاهی اینقدر هوا مسمومه که نمی تونی نفس بکشی! به سرفه می افتی ، احساس می کنی دیگه این شهر رو دوست نداری!

     اما یه روزهایی از سال رو انگار خدا به نام خودش کرده ، یوم الله کرده که بهت نشون بده که حقیقت همون چیزی نیست که با چشمها میشه دید و تو با چشمهات می بینی! روزی که فرشته ها از خونه ها میریزن تو خیابونا ! اونوقت شهر مثل یه تابلوی سیاه و سفید و خاکستری که آروم آروم رنگی میشه ، جون می گیره و رنگها یواش یواش رو میان و پررنگ میشن! و هوا تمیز میشه! تمیز و نفس کشیدنی! دیگه احساس غربت نمی کنی . چهره ها آشنا میشن و دوست داشتنی! روزی که احساس می کنی همه ی آدمها رو دوست داری درست مثل خواهر و برادر تنی خودت ، و شاید هم بیشتر ! خیلی بیشتر! 

     و دیروز ، آخرین جمعه ی ماه مبارک ، یکی از همین روزهای رنگی خدا بود ! هر چند غمگین ، هر چند خشمگین ! ولی سیاه نبود ، رنگی بود ! 

    و من عاشق رنگم ! 

  پ ن : یکی از جملات مهم این روزها :" ما معتقدیم کرانه باختری نیز باید مانند غزه مسلح شود "   

۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۳۴
سپیدار