هر دانلود پنج صلوات
پ ن:
تو تار شدی، ز هر طرف پود شدیم
صدبار عدم شدیم و موجود شدیم
صدبار غبار ره موعود شدیم
القصه نیامدی و نابود شدیم
یوسفعلی میرشکاک
این هم آخرین متن املا و روانخوانی سال 94
(البته امسال تصمیم گرفتم کمی آسون بگیرم و کلمه های خارج از کتاب رو فقط برا روانخوانی استفاده کنم و به هیچ وجه تو مشق و املا به بچه ها نگم!)
ما که شنبه پیک های بچه ها رو باید بدیم و عملا یه هفته قبل از عید تعطیل میشن!!! یعنی با بدبختی داریم خودمون رو به بودجه بندی می رسونیم!!!!
متن املا و روانخوانی نشانه های (ص) و (ذ)
هر دانلود پنج صلوات
صلواتها به نیت سلامتی آقا جانمون
بیا و معجزه باش؛
مگر بهار
جز آمدن
چه کار میکند؟
مژگان عباسلو
هر دانلود پنج صلوات
صلواتها به نیت سلامتی آقا جانمون
پ ن:
کاش میشد که بگویی: باران
و ببارد باران...
ســــــــــــــــــــــــــــلام ما برگشتیم
اوّل اینکه دوستان زیادی زحمت کشیدن و پیک های رنگی و قشنگی آماده کردن ، ولی از اونجایی که هزینه ی تکثیر رنگی زیاد میشه و با این اوضــــــــــــــــــــــــــــاع نمیشه از این ولخرجی ها کرد، پیک ما سیاه و سفیده و زحمت رنگ آمیزی افتاده گردن خود بچه ها!
دوم آنکه جهت رفاه حال همکاران عزیزی که زحمت تعلیم و تعلّم آقا پسرهای این مرز و بوم رو به عهده دارن(واااااااااقعاً خدا قوت) ، خودمان دست به کار شدیم و از روی پیک (که ذاتاً دخترانه ست!) با تغییر تصویر جلد و بیشتر اسامی به نام های پسرانه و ... ، پیک نوروزی پسرانه هم درست کردیم .
و دیگر اینکه تو این پیک یه تغییراتی نسبت به پیک پارسال به وجود اومده . تمرین "هر روز یک کار خوب" بهش اضافه شده و چند تا تمرین . مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها هم تبدیل شده به میلاد حضرتشون .
دانلود در ادامه ی مطلب
تا عصر ان شاءالله پیک های نوروزی امسال رو میگذارم . اما تا اونوقت بد نیست مطلبی که پارسال تو سپید مشق بلاگفا گذاشته بودم رو دوباره بخونیم:
***********
عید داره می رسه و مقوله ی " تکلیف عید " اومده رو بورس ! اینکه تکلیف عید لازمه ؟لازم نیست؟ معلم خودش تکلیف رو تعیین کنه ؟ از اداره بیاد؟ کشوری باشه یا استانی؟ و ...
شما چه کار می کنین ؟ چه فکری برای این حدود 20 روز تعطیلی کردین؟
تا شما فکراتون رو می کنین و اگه دوست داشتین ما رو هم در جریان فکراتون قرار میدین ، بفرمایین در جریان افکار ما قرار بگیرین !
من که تقریبا 20 روز بدون تکلیف بودن بچه ها رو صلاح نمیدونم !(چه معنی داره بچه ی کلاس اولی 20 روز ، روی قلم و کاغذ رو نبینه ! ؟ پس با چی شادی کنه اگه پیک شادی نداشته باشه ؟ والا! -حالا شاید هم من اشتباه می کنم !!!ولی همینی که هست!
- )پس باید یه تکلیفی برا عیدشون در نظر بگیرم . با این اوصاف ، 3 راه پیش رومه :
1- پیکهای عیدی که اداره میده : ایششششششش! اصلاً ! معمولا هم که بار آموزشی چندانی ندارن! بیشتر رفع تکلیف طراحان محسوب میشه! تا تکلیف دانش آموزان!!! (از اونجایی که گرفتن این پیکها اجباریه ! حل کردنش رو اختیاری می کنم ! هر کی دوست داشت حلّش کنه ، دوست هم نداشت ، نوووووش جونش ! با برگه هاش موشک درست کنه !)
2-استفاده از روش بعضی از معلمها که از بچه ها میخوان تو روزهای عید ، هر روز یا هر چند روز یک بار ، یه املا و چند تا سؤال ریاضی و ... بنویسن : که این مدل تکلیف عید به مذاق من خوش نمیاد! (به نظرم علاوه بر اینکه زحمت زیادی برا اولیاست (بعد بگن ما معلمها فکر اولیای دانش آموزامون نیستیم !!!) و تو هیری ویری دید و بازدید و مهمونی و مهمون داری و مسافرت و ...باعث میشه اولیا هر روز عید با ناله و نفرین و بووووووووووق یادم کنند ! در صورت انجام شدن هم کیفیت و بازده مورد نظر ما رو نخواهد داشت ! اونوقت میشیم چی ؟؟؟ چوب دو سر ... طلا !
)
3- راه دیگه اینکه خودم یه تکلیف متعادل براشون طراحی کنم ! ... که پر واضحه من همین راه سوم رو انتخاب می کنم !
حالا سالهاست که برا بچه های کلاسم پیک عید می نویسم و هر سال با کمی تغییر و تحول ، تحویل بچه های سال بعد میدم !و ازشون میخوام فقط این دفترچه ی کوچیک رو همراه مدادرنگی ها و نوشت افزارشون با خودشون ببرن سفر! اینطوری کمتر دلشون برام تنگ میشه !
پیکی شامل حدود 12-13 برگه A4که از وسط تا خورده و یه دفترچه ی کوچیک میشه ! پیکی حاوی 10 تا متن کوتاه برای روانخوانی ، 2 تا املا ، تمرین ریاضی ، علوم ، قرآن، فارسی ، نقاشی ، کاردستی ، شعر و بازی ! پیکی که اسامی همه ی بچه های کلاس تو روانخوانی ها و تکالیفش آمده و تو یه صفحه هم عکس همه شون گنجونده شده ! دیگه چی میخوان ؟!!!
تازه بعد از عید هم به چند تا از بهترین ها جایزه میدم!(دیگه سخاوت تا چه حد؟!!!!)
(برگرفته از آرشیو سپید مشق قبلی )
امروز از بچه ها خواسته بودم ابزار یه شغلی رو با خودشون بیارن !
4-5 نفر لوازم آرایشگری آورده بودن ! شونه و قیچی ، تا کاسه و فرچه و قلم مو ! اولیا لطف کرده بودن و لوازم میکاپ و بعضی ابزار خاص رو جزو ابزار آرایشگری نداده بودن بچه ها شون بیارن !
6-7 نفری هم لوازم خیاطی آورده بودن ! متر و نخ و سوزن تا چرخ خیاطی و انگشتانه و بشکاف !
ابزار نقاشی ، پلیس ، آشپزی ، بنایی هم بود . اما بیشترین آمار مربوط می شد به شغل پزشکی ! (10 نفرجعبه اسباب بازی لوازم پزشکی آورده بودن !) دو نفر گوشی واقعی پزشکی ، یه نفر مُهر ! سرنگ و چوب بستنی و ...
اما جالب تر اینکه بچه ای که پدر و مادرش هر دو پزشک هستن ، ابزار پزشکی نیاورده بود ! فانی بافت آورده بود و می گفت مثلا جواهر سازه ! دستبند و گردن بند و ... می سازه !
پزشکان کلاس ما
**********
طی سال و در موقعیت های مناسب و به خصوص موقع تدریس مشاغل اصرار دارم به بچه ها بگم که اینکه در آینده چه کاره میشن مهم نیست ! مهم اینه که آدم خوبی باشند و کارشون رو درست انجام بدن و خدا دوسشون داشته باشه!
بعد به پنجره های کلاسمون اشاره می کنم -که فوق العاده بد ساخته شدن و وقتی پرده نصب میشه دیگه امکان باز کردنشون نیست و تو روزهای گرم بچه ها خیلی اذیت میشن- و میگم : مثلا همین مهندسی که زحمت طراحی و ساخت مدرسه ی ما رو کشیده ! ببینید چقدر بد کار کرده !(و هر بار سر این مثال یکی از بچه ها میگه : دوست بابای من اینجا رو ساخته !)
********
پارسال مادر یکی از بچه ها همون اوایل سال (مهرماه) ازم پرسید : چه کار کنم بچه ام دکتر بشه؟!!!!!!!!!!