سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۱۵۳ مطلب با موضوع «تصویرنوشته» ثبت شده است

ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست! ...

مینی شعر (215)

۱ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۴
سپیدار

۲ ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۳
سپیدار

مینی شعر (213)

پار گذشت آن چه دیدی از غم و شادی

بگذرد امسال و همچو پار نماند

هم بدهد دور روزگار مرادت

ور ندهد دور روزگار نماند

 

۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۵۹
سپیدار

این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل

اما فروغ رویش ارکان من گرفته

مینی شعر (214)

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی           که هنوز من نبودم که تو بر دلم نشستی

۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۷
سپیدار

ای رشک ماه و مشتری با ما و پنهان چون پری

خوش خوش کشانم می‌بری آخر نگویی تا کجا

۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۰
سپیدار

اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماست مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست!
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم تفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد خلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن که هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست
***
خوش است با غم هجران دوست سعدی را که گر چه رنج به‌جان می‌رسد، امیدِ دواست
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
۱ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۴۰
سپیدار

مینی شعر (204)

خورشید چو در کسوف آید     نی عیش بود نه شادمانی

*****

پ ن : "دل می دهدت" به جای "دلت میاد" ! خیلی ترکیب قشنگیه ! 

...

بخند ... 

-جای غم باد هر آن دل که نخواهد شاد"ت" -

۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۴۵
سپیدار

      نه هر که چهره برافروخت دلبری داند          نه هر که آینه سازد سکندری داند 

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست          کلاه داری و آیین سروری داند        

۴ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۰۶
سپیدار

نظری به کار من کن که ز دست رفت کارم    به کسم مکن حواله که به جز تو کس ندارم

منم و هزار حسرت که در آرزوی رویت    همه عمر من برفت و بنرفت هیچ کارم

***

عطار

۲ ۱۸ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۸
سپیدار

گفتی به غمم بنشین ، یا از سر جان برخیز         فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم

مینی شعر (199)

من از تو دوری نتوانم ، نتوانم ...

پ ن: تصویب شد ! ... من سعدی رو از همه ی شاعرا بیشتر دوست می دارم ! (البته همراه حافظ! )

۴ ۱۰ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۳
سپیدار