هر دانلود پنج صلوات
پ ن:
تو تار شدی، ز هر طرف پود شدیم
صدبار عدم شدیم و موجود شدیم
صدبار غبار ره موعود شدیم
القصه نیامدی و نابود شدیم
یوسفعلی میرشکاک
هر دانلود پنج صلوات
پ ن:
تو تار شدی، ز هر طرف پود شدیم
صدبار عدم شدیم و موجود شدیم
صدبار غبار ره موعود شدیم
القصه نیامدی و نابود شدیم
یوسفعلی میرشکاک
پ ن:
ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما / تا مدعی بمیرد از جانفشانی ما ...
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست و وسیع ترین روزی هایت را بر من در هنگام پیر شدنم و قوی ترین نیروهایت را در من به هنگام خستگی ام قرار ده و مرا به کاهلی در عبادتت و کوری در تشخیص طریقت و ارتکاب خلاف دوستیت و پیوستن با کسی که از تو جدا شود و جدا شدن از کسی که با تو بپیوندد مبتلا مساز.
◇◇◇
نفس من در معرض هلاک است مگر آن که توأش نگاه داری . خدایا اگر غم به سوی من لشکر انگیزد ، ساز و سلاح من تویی و اگر از همه جا و همه کس محروم شوم هدف امیدم تویی و اگر حوادث و شداید بر من هجوم آورد استغاثه ام به تو است و هرچه از دست برود عوضش ، و هر چه تباه شود اصلاحش نزد تو ، و هرچه ناپسند داری تغییرش به دست توست. پس پیش از بلا عافیت ، و پیش از طلب توانگری و پیش از گمراه شدن هدایت را بر من إنعام کن و مرا از رنج عیب جویی بندگان محفوظ دار و ایمنی از روز بازپسینم ارزانی دار و از رهبری کاملم برخوردار ساز .
بخشی از دعای بیستم صحیفه ی سجادیه
◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆
بالاخره موفق شدم عید امسال حداقل یه کتاب بخونم !!!
کتاب"نیایش" دکتر علی شریعتی رو پارسال به سفارش دوست بزرگواری خریدم ولی تا چند روز پیش فرصت خوندنش فراهم نشده بود . تا اینکه حال و روز این روزهام من رو به سمت این کتاب کشوند و دیدم چه کتاب خوبیه! از اون کتابهاست که اینقدر لذت خوندنش رو با اطرافیان به صورت شفاهی به اشتراک گذاشتم که نوبت گرفتن بعد از من بخونندش!(قبلا گفتم که وقتی من کتابی رو می خونم ، اطرافیان چاره ای ندارن جز اینکه به بخش های منتخب من از اون کتاب گوش فرا دهند!)
کتاب نیایش از 4 بخش یا دفتر تشکیل شده.
دفتر اول : ترجمه ی کتاب نیایش از الکسیس کارل با مقدمه ای از دکتر شریعتی
دکتر الکسیس کارل برنده ی دو جایزه ی نوبل ، نه فیلسوف و ادیب بوده و نه کشیش و جامعه شناس و نه حتی روانشناس بلکه یه فیزیولوژیست و جراح بوده که درباره ی "نیایش" مطالعه کرده و همین فیزیولوژیست بودنش لذت خوندن کتاب رو بیشتر تر کرده. شاید برای اینکه:
خوش تر آن باشد که سرّ دلبران/گفته آید در حدیث دیگران
دفتر دوم: مکتب سجاد: آگاهی ، عشق ، نیاز و جهاد در نیایش
سخنرانی پیاده ی شده ی دکتر درباره ی نیایش . این بخش فوق العاده قشنگ و خوندنیه!
دفتر سوم: نیایش (متن نیایش دکتر شریعتی )
دفتر چهارم: زیباترین روح پرستنده ، امام سجاد علیه السلام ؛ که به شخصه این بخش رو خیلی دوست دارم و طبق عادت که زیر کلمات و جملاتی که برام جالبند خط می کشم، این بخش از کتاب رو تقریبا خط خطی کردم !
بخش هایی از کتاب: (هر چند اگه قرار بود فقط جاهایی که زیرشون خط کشیدم رو اینجا بنویسم باید تقریبا یک سوم کتاب رو پیاده می کردم !)
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
.
.
.
دردی ست غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
(مولانا)
(مصرع عنوان از حمید مصدق)
تو خبرها اومده که امسال عید ایرانی ها جای جهانگردان روسی رو- که سفر به ترکیه رو تحریم کردن - و همین طور توریست های کشورهای دیگه رو که جونشون براشون عزیزتر از این حرفاست ، پر کردن !!! طوری که خود ترکیه ای ها هم شرمنده ی این همه مهربونی و انسان دوستی ما شدن !
فکرش رو بکن ! تو این ناامنی و خطرات جانی ترکیه، حمایت ترکیه از داعش و در نتیجه دست داشتن مستقیم ترکیه تو شهادت عزیزان مدافع حرم ما ، نقش ترکیه تو ناامنی منطقه ، دشمنیش با مقاومت و ایران و ... هموطنانی که تا دیروز صداشون رو انداخته بودن تو سرشون و ژست وطن دوستی و هموطن دوستی گرفته بودن و شبکه های مجازی رو پر کرده بودن با افاضات فضل انسان دوستانه شون که چرا میرین حج! چرا کربلا ! چرا زیارت! چرا کمک به ساخت عتبات ! چرا خرج کردن برای عزای امام حسین و ... بیایین این پولا رو خرج ضعفا و فقیرا و گرسنه ها بکنید و ... حالا خودشون خوش خوشان و از جان گذشته ! رفتن سواحل آنتالیا و دارن به فقرا و گرسنگان ترکیه امدادرسانی می کنن! خدا خیرشون بده ! بالاخره غیر از مزایای جانبی این کمک بین المللی ! دست فقرای غیرایرانی رو گرفتن خیلی باکلاس تره ! تازه سلفی های با کلاستری هم میشه باهاشون گرفت ! فکرشو بکن چقدر لاااااااااایک بخوره !
...
کمی بی ربط:
دم سردار حاجی زاده(فرمانده ی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گرم ! تو این چند روز محکم ترین و دلگرم کننده ترین حرفها رو دیروز - خبر ساعت 14- از این مرد شنیدم !
شمال و مشرق ایران پر از آهوست با این حال
فقط چشمان آهوی شمال مشرقی مستند
********
گر برانند و گر ببخشایند ... ره به جای دگر نمی دانیم ...
وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولًا -إسرا ۳۴
*****
همه ی کارای خونه تموم شده بود فقط کتابای من رو زمین ولو بودن !کتابخونه های معمولی برا حجم کتابای ما کوچیکن برا همین سفارش ساخت یه کتابخونه تو اندازه های بزرگتر دادیم .
امروز ، فردا رسیده بود به ظهر 29 اسفند! تازه تماس گرفتن که شیشه هاش آماده نیست! ایراد نداره؟!!!
: ایراد که داره !ولی می فرمایید چه کار کنیم؟
هیچی دیگه شیشه هاش مونده برا بعد عید !!!
...
با خیاط جماعت هم مشکل دارم! هیچ وقت چیزی که تحویل گرفتم اونی که خواسته بودم نبوده ! پارسال "اردیبهشت" یه پارچه دادم به یه خیاط برام مانتو بدوزه با تصویر مدلی که می خواستم ! ... نشون به این نشون که اواسط "اسفند" نیمه کاره و پر ایراد برام آورد مدرسه و رفت که بیاد ایرادهاش رو رفع کنه ! رفت که رفت و مانتوی ناقص الان داره تو کمد مدرسه برا سال نو خودش رو آماده می کنه !
...
چند وقت پیش قرار بود با یه گروهی اتوبوسی بریم جایی . ساعت 5 صبح حرکت بود و من از ساعت 4ونیم تو محل قرار ایستاده بودم و منتظر تکمیل نفرات ... اتوبوس ساعت 6 و خرده ای حرکت کرد و من فقط حرص خوردم و پشت دستم رو داغ گذاشتم تا جایی که امکان داره تو این برنامه های گروهی شرکت نکنم !
و فکر می کردم که اگه چندبار مثلا اتوبوس سر ساعت حرکت کنه و آدمهای بدقول دچار دردسر بشند ، یاد میگیرن که به ساعت احترام بگذارن !
...
بچه های مدرسه غیرانتفاعی سرویسی بودن و بعضی راننده ها به جای اینکه 12و ربع جلوی مدرسه باشند ساعت یک می اومدن و مدیرو معاون تا یک می موندن تا بچه رو راهی کنن (و گاهی من که می موندم تا با دوستم که معاون مدرسه بود بریم خونه) و من ناراحت می شدم که این چه وضعیه؟!! ... اگه من بودم به حساب راننده سرویس بدقول ، آژانس می گرفتم و بچه رو می فرستادم خونشون تا درس عبرتی بشه برا آیندگان! (همچین آدم بدجنسی هستم من )
...
امان از بدقولی ... امان از آدمهای بدقول !
چقدر ما خوش قولا اذیت میشیم از دست این آدمهای بدقول !
***
چرا تأخیر و بدقولی باکلاسی شده؟!!!!!