روح سلام در تن هستی که زندهای
همواره در نسوج زبان های مختلف!
◇
رؤیای دلنواز صدف های ساحلی
دریای مهربان کران های مختلف!
ما ماندهایم چون رمههایی رهاشده
در گرگ و میش ذهن شبان های مختلف
◇
دارد یقین چوبیمان تیغ میخورد
در آتش هجوم گمان های مختلف
آقا! درآ به عرصه ی هیجای روزگار
ما را بگیر از هیجان های مختلف
علی محمد مودب
□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□
"هیجا " هم که یعنی جنگ ، نبرد ، کارزار
پ ن: امروز هم گذشت ... ما مانده ایم چون رمه هایی رها شده ...
پ ن2: سخت تر و بدتر از رمه های رها شده ، بره و گوسفند رها شده از گله ی رها شده ست !
سال گذشته متن هایی می گذاشتم تو وبلاگ به عنوان متن املا و روانخوانی . از اونجایی که این متن ها رو ما تو کلاس می چسبوندیم به دفتر کار ، پشت برگه ی متن های روانخوانی سفید بود تا بچه ها اونجا بریده های روزنامه بچسبونن.
اما تجربه ی پارسال و زیاد شدن بچه های امسال کلاس ، دیدم دیگه وقت نمی کنم برا همه ی بچه ها شکل نشانه ی خوانده شده رو بکشم برا نقاشی! بنابراین نقاشی با حروف رو بردم پشت روانخوانی ها به همراه جدول ترکیب اون نشانه، املا تصویری ترکیبها و همینطور شعر مربوط به هر نشانه !
فعلا این متن روانخوانی نشانه های "د" و "م" رو داشته باشین تا بعد ! اگه نظر یا پیشنهادی هم برا بهتر شدنش دارین زودتر بگین که اگه تونستم تو بعدی ها اِعمال کنم!
متن املا و روانخوانی نشانه های (د) و (م)
هر دانلود پنج صلوات
یک عمر دویدند و به جایی نرسیدند
آنان که به دستت نسپردند عنان را
این مطلب رو سال گذشته تو وبلاگ قبلی گذاشته بودم . حالا که فردا میخوام نشانه ی "د" رو تدریس کنم شاید بد نباشه دوباره گذاشتنش!
--------------------------------------------------------
می دونید " د" پاشنه دار چیه؟!!!!!
بچه ها کلمه هایی که نشانه ی " د" به نشانه ی قبلی می چسبه ، مثل : سبد ، آمد و ... رو بد خط می نوشتند . من هم که حسّـــــــــــــــــــــــاس!
پس من هم مجبور به اختراع " د" پاشنه دار شدم.
درمیان حروف الفبای فارسی، حرف (د) از حروف پرتکرار زبان فارسی بوده و زیبانویسی آن، تأثیر فراوانی در زیبایی خط دانش آموزان دارد.
پس از آموزش این حرف، دانش آموزان در تمام کلمات، این حرف را به یک شکل می نویسند. این یک شکل نویسی در کلماتی مانند (سبد) و (آمد) و ... که حرف (د) به حروف پیشین می چسبد، از زیبایی خط آنان می کاهد.
دانلود pdf آموزش " د" پاشنه دار
پ ن:
دلم مزارِ شریفِ هزار خاطره است
هزار و یک شبِ ناگفته هاست قصّه ی من
سیده تکتم حسینی
لابد شما هم شنیدین یا دیدین که زیارت امام رضا علیه السلام رو صفی کردن!
نمیدونم . احتمالا خیلی ها خوشحال شدن! اصلا تصور اینکه دیگه اون فشار و جیغ و داد! شرم آور رو نبینیم و نشنویم خوبه! اما...
من ناراحتم ! خـــــــــــــــــــــــــــــــیلی ناراحت!
وقتی چند وقت پیش مامان اینا از مشهد برگشتن و گفتن زیرزمین رو میله گذاشتن و زیارت صفی شده، یهو دلم ریخت ! نکنه بالا رو هم ...
...
من که خیلی اهل جلو رفتن و دست زدن به ضریح نبودم . تنها دلخوشیم ایستادن یه گوشه ، کنار شیشه ی حائل، زیر قبّه و روضه منوره و زیارت نامه خوندن بود که اونم ...
اصلا فکرشم حالم رو بد می کنه که ساعتها (مثل تصویر زیر) صف وایستم و بدون ایستادن مقابل آقاجانم و زیارت جامعه کبیره خوندن، برم دست بکشم به ضریح و بیام بیرون !
پ ن: احساس کسی رو دارم که خونه اش رو ازش گرفتن ! یه جور حسّ بی پناهی ...
من جای خودم رو میخوام ...
این بین النهرین نه تنها تاریخ ، که گویی " فلسفه ی تاریخ" است که در صورت جغرافیا تجسم یافته است ، بین النهرین - عراق امروز - سرزمینی است میانه ی "دو رود" دجله و فرات !
شمال بین النهرین ترکیه و ارمنستان است. کوهستانهای این سرزمین پوشیده از برف و یخ است، بیتضاد و بیتبعیض، یکنواختیای سرد و برابریای جامد، «از آنکه» حرکت نیست و «در نتیجه» حرکت نیست. اشتراک اولیه تاریخ چنین است. و از این سرچشمه واحد و مشترک، دو رود دجله و فرات سر میگیرند و به سوی جنوب سرازیر میشوند.
عجیب است که بزرگترین صحنههای نبرد و رویدادهای عظیم و قدرتها و نظامها و تمدنها و چهرهها پرآوازه تاریخ و فرهنگ ما نیز در همین منطقه قرار گرفته است.
اینجا نه تنها تصویری سمبلیک و رمزی ازتضاد تاریخ و فلسفه و جبر و سرنوشت تاریخ است، که به راستی سرزمین تاریخ نیز هست. در شمال، امپراطوری بیزانس یا روم شرقی، قیصر و کشیش و دقیانوس و اصحاب کهف، و در آرارات کشتی نوح، و در شمال بین النهرین، آشوریان و در مرکز، تمدن آکاد و بابل و در جنوب، سومر، یکی از کهنترین تمدنهای بزرگی که میشناسید و آنگاه، سرگذشت نوح ابراهیم و دانیال و بکدنذر (بخت نصر) و ذوالقرنین و اسارت یهود در بابل و صابئین یحیی.
و در این اواخر : خسرو و مدائن، پایتخت شاهنشاهی ایران در کرانه شرقی دجله، و بغداد: پایتخت خلافت اسلام، روبرویش، کرانه غربی دجله! یعنی هر دو در یک صف، یک جریان. و آن سوی بین النهرین، در کرانه فرات، کربلا، حسین!
همه چیز انطباق شگفتی دارد، این دو رود، از آغاز که از یک منبع سرچشمه میگیرند و بر بستر تاریخ پیش میآیند، از هم دور میشوند و اما نزدیکیهای بغداد، مرکز خلافت اسلام، مظهر «اسلام خلافت»، به هم نزدیک میشوند و سپس در هم میآمیزند و یکی میشوند، و یک «شط بزرگ» را میسازند، «شط الاسلام» ؟ نه، «شط العرب»!
جالب! جغرافیا از تاریخ راستتر حرف میزند، طبیعی است، جغرافیا، طبیعت خدا است و تاریخ، طبیعت خان! و اما، تقدیری که بر طبیعت و تاریخ حکم میراند، نشان میدهد که علیرغم چنین توفیق بزرگی که جبهه زور و ظلم و مذهب حاکم به دست آورد، عدالت پیروز میشود و آرزوی برابری انسانی و زوال نفاق و نزاع ددمنشانه روباهان و گرگان تاریخ آدمی تحقق میپذیرد و مگر نه حق و عدل، هنگامی درجهان پدید میآید که کفر و ظلم به اوج قدرت خود برسد ؟
این است که «شط العرب» به «دریا» میریزد!
--------------------------
از کتاب "حسین وارث آدم" دکتر علی شریعتی
چند وقت پیش عزیزی ازم پرسید نقاشی با حروف الفبای فارسی دارم؟ برای برادرزاده اش می خواست! منم که تنبل ! دیدم نه حال دارم بشینم با 32 تا نشانه ی فارسی نقاشی کنم و نه دلم میاد به این عزیز "نه" بگم! و طبق قانون "آدم تنبل عقل چهارتا وزیر رو داره" رفتم و دنیای مجازی رو شخم زدم! (منم که عاشق کشاورزی !)
بر اساس قاعده ی "جوینده یابنده است"* وبلاگی پیدا کردم که نقاشی های ساده ای با تمام نشانه های الفبای فارسی ، برا دانلود گذاشته بود !(گویا آدم تنبل خوش شانس هم میشه!)
از این مدل نقاشی ها من تو دفتر املای بچه ها معمولا می کشم . ببینین اگه به درد شما هم می خوره بفرمایین تشریف ببرین وبلاگشون و دانلود کنید.
این هم آدرس: فرهنگی نیاز