ای جانِ جانِ جان جهان های مختلف!
جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۵۱ ب.ظ
ای جانِ جانِ جان جهان های مختلف!
ایمان عاشقانه ی جان های مختلف!
ایمان عاشقانه ی جان های مختلف!
روح سلام در تن هستی که زندهای
همواره در نسوج زبان های مختلف!
◇
رؤیای دلنواز صدف های ساحلی
دریای مهربان کران های مختلف!
ما ماندهایم چون رمههایی رهاشده
در گرگ و میش ذهن شبان های مختلف
◇
دارد یقین چوبیمان تیغ میخورد
در آتش هجوم گمان های مختلف
آقا! درآ به عرصه ی هیجای روزگار
ما را بگیر از هیجان های مختلف
علی محمد مودب
□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□◇□
"هیجا " هم که یعنی جنگ ، نبرد ، کارزار
پ ن: امروز هم گذشت ... ما مانده ایم چون رمه هایی رها شده ...
پ ن2: سخت تر و بدتر از رمه های رها شده ، بره و گوسفند رها شده از گله ی رها شده ست !
۹۴/۰۸/۱۵