آنها که شعار نمی دهند ، فقط به خاطر آن است که می ترسند که مجبور باشند پای شعارهایشان بمانند و نسبت به شعارهای خود وظیفه مند شوند .
شعار نمی دهند چون وحشت دارند از این که نتوانند به شعارهایشان وفادار بمانند و به همین دلیل هم مسخره ی ما مردم کوچه و بازار شوند .
هر شعار اخلاقی ، یک تعهد است نسبت به جهان .
بزدل ها و معتادان ، جرئت نمی کنند هیچ تعهدی را نسبت به جهان بپذیرند ، و به همین علت هم شعاردهندگان را مورد بی حرمتی قرار می دهند .
( نادر ابراهیمی -یک عاشقانه ی آرام)
موضوعات مرتبط: کتاب های من، روزنوشت
برچسبها: شعار, نادر ابراهیمی, یک عاشقانه ی آرام








ولی هوا به خصوص تو صبح و سحر بسیار پاک و خنک بود. شب اینقدر سرد بود که تا صبح یه عالمه هیزم سوزوندیم ! خیلی حس قشنگی بود هیزم شکستن و یخ زدن از سرما وسط تابستون!
! نمیدونم ، شاید چون هیچوقت این نوع زندگی رو تجربه نکردم و از سختیهاش بیخبرم ، تحمل سختیها و کمبودهاشو تو واقعیت نداشته باشم ، ولی