اذا زلزلت الارض زلزالها
زلزله دور افتاده سفرهای استانی . چند دقیقه پیش هم رسید به تهران .
رفتیم تو بالکن می بینیم همسایه ها ریختن تو کوچه و یکی یکی ماشینها از پارکینگها دراومده و ... فرار !
حس عجیبیه! ... خدا رحم کنه ...
پ ن: بریم نماز آیاتمون رو بخونیم...
حلالمون کنید :))
.....
خیلی بعدا نوشت:
خانومه یه ساک حاوی وسایل ضروری جمع کرده و گذاشته پشت در ! یعنی دقیقا بیرون پشت در! ... برای اینکه اگه زلزله اومد دمِ دستش باشه!(روم نشد ازش بپرسم اشیاء قیمتی و پول مول هم چپونده تو اون ساک یا نع!
)
تو راه پله بهم میگه: امشب سر ساعت 3 زلزله قراره بیاد ! ...
قبلا که میگفتن زلزله خبر نمی کنه و همینطور سرزده سر میرسه(درست مثل یکی از اقوام ما که دقیقا وقتی داری سفره ی صبحانه رو جمع می کنی! یا دقیقا وقتی اولین قاشق ناهار رو گذاشتی تو دهنت ! و یا دقیقا وقتی برقها رو خاموش کردی و رفتی زیر پتو ، زیـــــــــــــــــــــــــنگ ! ما اومدیم !!!!) اما انگار زلزله هم کمی متمدن شده و به بعضی ها خبر میده که داره میاد ! دمش گرم!
ببین با کیا شدیم هشتاد و خُرده ای میلیون!