پیام تو عزّت و نفی سبیل
غواص ها دیدند ما داریم غرق می شویم خودشان را رساندند .
این جمله سردار قاسم سلیمانی ، یکی از قشنگترین توصیفاتی هست که درباره ی شهدای عزیز غواص شنیدم.
خدا توفیق داد امروز رفتیم تشییع شهدای غواص و حدود 95 شهید دیگه! برای اولین بار بود که تو اینجور برنامه ای شرکت می کردم. خیــــــــــــــــــــــــــــــــلی حسّ خوبی داشت . انگار هوای شهر تمیزتر و مردم مهربون تر شده بودن! به خاطر شلوغی مترو از مترو امام خمینی تا بهارستان رو پیاده رفتیم . (معلومه که بهتر بود ایستگاه سعدی پیاده بشیم، ولی از اونجایی که می خواستیم تا خود بهارستان با مترو بریم ، ایستگاه امام خمینی پیاده شدیم و دیدیم نمیشه دوباره سوار شد!) جمعیت فوق العاده بود . نمیدونم شاید به خاطر همین ازدحام بیش از حدّ تصور مردم بود که شهدا با بیش از دو ساعت تأخیر و بعد از ساعت 6 رسیدن بهارستان!
پلاکاردها و دست نوشته های مردم تقریباً همگی یه حرف رو میزدن : شهدا با دست های بسته مقاومت کردند ما با دستهای باز چه کردیم؟
(هر چند باز هم صدا و سیما - درست مثل 9 دی - بیشتر پلاکارها و دست نوشته ها رو سانسور کرد!)
پ ن: بعد از اینکه شنیدم رهبری برای شهدای غواص و تشییع کنندگان امروز پیام دادند ، پیامک زدم به دوستم و برا خودم نوشابه باز کردم با این متن:"دقت کردی هر وقت من برای اولین بار کاری می کنم ، آقا پیام تبریک صادر می کنن؟!!!! اون از راهپیمایی 9 دی که برا اولین بار رفتم راهپیمایی ؛ اینم از امروز که برا اولین بار رفتم تشییع شهدا !!!!!!"
[شرمنده می کنن! کاری نکردم! اگه میدونستم اینقدر خوشحال میشن تو همه ی مراسمات شرکت می کردم!]
تو پرانتز بگم که راهپیمایی 9 دی اولین باری بود که با میل خودم و یا به قصد راهپیمایی رفتم ؛ نه اینکه مخالف باشم و از این حرفها ، نه! می گفتم مردم میرن دیگه لازم نیست حتماً من هم برم!!!!! پرانتز بسته!