کتابخانه تکانی
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
دو تا از کارهای خونه تکونی ، الّا و لابد ، وظیفه ی خاص منه! "آکواریوم تکانی" و "کتابخونه تکانی"!
|
1-کار سخت و زمانبر ، آکواریومه! سالی یک یا دو بار باید آب و شن و وسایل توش رو خالی و دوباره بچینم ! کاری که حداقل یه روز وقت می بره!
و احتمالاً برای ماهی هایی که طی سال ، جمع دوستانشون رو ترک کردن، جایگزین بیاریم!
2-کار شیرین و دوست داشتنی اما ، تمیز کردن کتابخونه ست. طی این کار ، کتابهایی رو کشف! می کنم که دوست دارم برای بار چندم بخونمشون! اینها رو جدا می کنم برای قفسه ی توی اتاقم تا عید از خجالتشون در بیام!
|
اول اینکه اینها نصف کتابهای ماست! دوم :از اونجایی که هر سال اردیبهشت عزا می گیرم که کتابهای جدید رو که از نمایشگاه می گیرم ، کجا جا بدم! تو همین خونه تکونی عید تا جای ممکن کتابها رو از کتابخونه خارج می کنم! حالا یا میرن تو انبار یا ...
(پارسال 50 جلد کتابی رو که دوست نداشتم ، چیدم تو کارتن و گذاشتم کنار سطل زباله ی سرکوچه تا عزیزان شهرداری زحمتش رو بکشند!)
توی این "کتابخونه تکونی" یه مجموعه کتاب کشف کردم برای نوجوانان، توووووووپ!!!!! که تو پست بعد خدمتتون عرض می کنم!
عکس کتابهاتون با اینکه کیفیتش عالی نبود ک تک تک عنوان هارو ب دقت ببینم ولی ی سری توجهم رو جلب کرد !
علاوه بر قرآن و دیوان حافظ ،کتابهای پارسیان و من ، نور الدین پسر ایران ، کویر و مثنوی معنوی تو کتابخونه منم هست :D گزیده هشت بهشت هم دارم !
«دا» هم در لیست خوندنی هام در انتظار نوبته !
شوهر آهو خانم هم شنیدم ولی نخوندمش ، ( بادبادک باز هم خیلی قشنگه . خوندین ؟ )
ی بار هم توی نمایشگاه کتاب کوچک مسجد محلمون کتاب پایی ک جا ماند رو دیدم و برگ زدم ولی اخر نخریدم !