مرا بگذار و بگذر
دوشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۳۷ ب.ظ
این مُلک خلل گیرد، گر خود ملِک رومی
وین روز به شام آید، گر پادشه شامی
روزی حضرت داوود علیه السلام از یک آبادی میگذشت. پیرزنی را دید بر سر قبری ضجه زنان ، نالان و گریان. پرسید: مادر چرا گریه می کنی؟
پیرزن گفت: فرزندم در این سن کم از دنیا رفت.
داوود گفت: مگر چند سال عمر کرد؟
پیرزن جواب داد:350 سال!!
داوود گفت: مادر ناراحت نباش.
پیرزن گفت: چرا؟
پیامبر فرمود: بعد از ما گروهی به دنیا می آیند که بیش از صد سال عمر نمیکنند.
پیرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسید: آنها برای خودشان خانه هم میسازند، آیا وقت خانه درست کردن دارند؟
حضرت داوود فرمود: بله آنها در این فرصت کم با هم در خانه سازی رقابت میکنند.
پیرزن تعجب کرد و گفت: اگر جای آنها بودم تمام صد سال را به سجده خدا میپرداختم.
۹۳/۱۱/۲۷