منُ این آرزوی محال...
اربعین تموم شده نشده ،کربلا رفته ها برگشته و برنگشته، کوچه ها پر از بنرهای رنگ و وارنگ شده! لااقل امروز صدتا بنر دیدم!
"اَلهکُمُ التَّکاثُر " مون از "حَتی زُرتُمُ المَقابِر" هم گذشته به شمارش بنرهای تبریک و خوش آمد و زیارت قبول رسیده! خدا آخر عاقبتمون رو ختم به خیر کنه!
...
میگم: اگه روزی روزگاری ، گذرم به خونه ی خدا یا عتبات عالیات بیفته. بعد از برگشت، اولین کاری که می کنم اسامی کسانی که بنر و پلاکارد زده باشند رو از لیست سوغاتی بگیرها حذف می کنم! حالا دعا کنین بِرَم براتون سوغاتی بیارم
پ ن: این یارِ غارِ ما همین جمعه داره میره کربلا(صد البته انشاءالله نجف و سامرا و کاظمین!) و چون ما رو نمیبره تو برزخ گیر کردیم و نمیدونیم خوشحال باشیم ! ناراحت باشیم! حسادت کنیم! غبطه بخوریم! اصلاً باهاش خداحافظی بکنیم یا تریپ دلخوری بیاییم! بد مخمصه ایه!!!
آهای رفیق! ارجاعت میدم به قرار و آرزویِ نمایشگاه قرآن سال گذشته!
فقط:
سلامِ منِ دلخسته ی غمگین شده را نیز، به شیرین غزل های خداوند ، به معشوق دو عالم ، برسانید.
تمام.
◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆•◆
بعدا نوشت:
نمیدونستم "آه"م اینقدر اثر داره! سفر رفیقمون 3 روز عقب افتاد... قابل توجه دوستان و آشنایان!