از من ای خسرو خوبان! تو نظر باز مگیر
شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۳۴ ب.ظ
ما در این شهر غریبیم و در این مُلک فقیر
در کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
من نظر باز گرفتن نتوانم همه عمر
از من ای خسرو خوبان، تو نظر باز مگیر
گرچه در خیل تو بسیار بِه از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی
باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر
گر بگویم که مرا روح پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر می دهد از سرّ ضمیر
عجب از جهل کسانی که مرا پند دهند
برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر
(شعر : سعدی بـــــــــــــزرگ)
************************************
پ ن: صدای "محمد معتمدی" رو تازه کشف کردم. و این هم یکی از تصنیف های ایشون که خودم رو باهاش خفه کردم
۹۳/۰۸/۰۳