سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی» ثبت شده است

مرغ از قفس پرید و ندا داد جبرئیل

اینک شما و وحشت دنیای بی علی

***

"آی مردم! آی مردم ! ... علی از دستتون پیره ! علی از دنیاتون سیره! ..."

تلخ ترین جمله ای که دیشب شنیدم .

***

مردم زمان امیرالمؤمنین هم نماز می خوندن . خیلی بیشتر از ما

اونا هم قرآن می خوندن . خیلی بیشتر از ما

اونا هم روزه می گرفتن . خیلی بیشتر از ما

...

اما علی رو پیر کردن ... علی رو از زندگی سیر کردن ... علی رو تنها گذاشتن ... کمر علی رو شکستن ...

***

وضع ما هم خیلی بهتر از اونا نیست ...اسم "علی" لقلقه ی زبونمون شده ! ما دنیا طلب تر از اونی هستیم که بخواهیم شیعه ی علی یا حتی محبّ علی باشیم ...

***

خطبه 27 نهج البلاغه:


امّا بعد، بی ‏تردید جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند به روی ویژگان از دوستانش برگشوده است. آری، جهاد لباس برازنده ی پاکدامنی و پرهیزکاری، و زره امان بخش الهی، و سپر محکم اوست.

آن کس که از جهاد بگریزد خداوند تن‏ پوش ذلّت بر او پوشانَد، و در طوفان فتنه و بلا سقوط کند، و در زیر چکمه فلاکت خرد و زبون شود، و عقل خود را از دست دهد، و به کیفر فرار از جبهه، حق از او روی گردانَد، و سختی و مشقّت بر او فرود آید، و عدالت از او روی بر تابد. آگاه باشید که من شب و روز، و آشکار و نهان شمایان را به نبرد با اینان فراخواندم و گفتم پیش از آنکه به جنگتان آیند به جنگشان روید.

به خدا سوگند، مردمی که در خانه‏ هاشان نشینند تا دشمن به سراغشان آید، قطعاً ذلیل و خوار شوند.

شما آن قدر امروز و فردا کردید و به این و آن پاس دادید تا سیل غارتگران، شما را درنوردید و شهرتان سقوط کرد.

اینک لشکر معاویه به سرکردگی مرد «غامدی» به «شهر انبار» درآمده و «حسّان بن حسّان» فرماندار مرا کشته و سپاهیان شما را از مرزها گریزانده است. به من خبر رسیده که بعضی از لشکریان دشمن بر زنان مسلمان و دیگر زنانی که در پناه دولت اسلامند، هجوم برده و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره آنان را به یغما برده‏ اند، و هیچ مردی یاور و مدافع آنها نبوده جز ناله و التماس آنان به دشمن. آنگاه غارتگران باد به غبغب افکنده و بی آنکه کشته و مجروحی بر جای گذارند، باز گشته ‏اند. فریاد از این سستی براستی مردن به از این ماندن.

ای شگفتا و شگفتا به خدا سوگند، همدستی و همداستانی لشکر معاویه بر باطلشان، و جدایی و ناهماهنگی شمایان از حقّتان، دل را می‏میرانَد و لشکر اندوه را بر آدمی چیره می‏ سازد.

رویتان سیاه باد و اندوهتان پایدار که آماج تیرهای بلایید از هر سو مورد تاخت و تازید، امّا به پا نمی‏ خیزید.

بر شما حمله و هجوم آرند و اموالتان را به غارت برند، و شما دست بسته نشسته‏ اید و دفاع نمی ‏کنید.

آنها با ظلم بر شما، خدای را نافرمانی کنند، و شمایان با تن آسایی و ذلّت‏ پذیری، بدان رضایت دهید.

وقتی شما را در تابستان فرمان جهاد دهم، گویید گرما شدید است، مهلتی تا صولت گرما بشکند و اگر در زمستان فرمان دهم که بر دشمن بتازید، گویید شدّت سرماست، فرصتی تا سورت سرما فرو افتد.

شما ای تن پروران که به بهانه گرما و سرما از جهاد می‏گریزید، پس در برابر شمشیرها چگونه خواهید ایستاد .

ای مشابه مردان که از مردانگی دورید، و ای کودک فکران و حجله اندیشان، دوست می‏ داشتم اصلًا شما را نمی ‏دیدم و نمی‏ شناختم این چه آشنایی است که به خدا سوگند موجب پشیمانی، و سرانجامِ آن اندوه است.

خدا مرگتان دهد که دلم را خون کردید، و سینه‏ ام را از خشم آکندید، و جرعه ‏های غم را یکی پس از دیگری به کامم ریختید، و با نافرمانی و کار شکنی‏تان اندیشه‏ ام را تباه کردید، تا آنجا که قریش گفت: پسر ابو طالب دلیر مرد است امّا از دانش نبرد بهره ندارد. خدا پدرشان را بیامرزد آیا کسی از من جنگاورتر، و در جبهه پرسابقه‏ تر هست من هنوز بیست سال نداشتم که پای در جبهه گذاشتم تا امروز که شصت سال را پشت سر نهاده‏ ام. ا

امّا چه کنم، آن که فرمانش را نبرند، اندیشه ‏اش را نیز از دست دهند.

***

ما را چه به فدای علی شدن، وقتی اینطور خطابمون میکنه و ... خودمون رو به نشنیدن می زنیم ؟!!!

ما دنیا طلب تر از اونی هستیم که علی اماممون باشه ...

...

پ ن: حساب مدافعان حرم از ما جداست .

۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۸
سپیدار

بدون اشک جاری اش چشمه روان نمی شود
بی نفحاتش عالمِ پیر جوان نمی شود
بهشت بی ولای او نصیبمان نمی شود
بدون نام عالی اش اذان، اذان نمی شود
کاش دوباره یک نفر صدا کند بلال را

خوشا سرود «لافتی» به لحن ذوالفقاری اش
تمام رشته کوه ها محو بزرگواری اش
لباس وصله می زند به جبر اختیاری اش
آدم و نوح مفتخر به حُسن همجواری اش
فدای آن پیمبری که یافت این کمال را

من آن یتیم کوفی ام که بی توأم یتیم تر...
از حسن و حسین تو ندیده ام کریم تر
از ازل عاشق توأم نه از ازل ، قدیم تر
کجاست جاده ای از این طریق مستقیم تر؟
رها کنید بعد از این حدیث خط و خال را

بی نظر تو هیچ کس اهل نظر نمی شود
دل شکسته ات از این شکسته تر نمی شود
شفاعت تو شامل آن دو نفر نمی شود
«بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود»
بی تو که می بری فقط از دلمان ملال را


بخشی از شعر "احمد علوی"

نیست به جز ولای او راه نجات دیگری ...

عکس و تصویر علی علی علی علی عشق تو حاصل عمر گرانم علی علی علی علی بی تو ...


پ ن1: چقدر شبیه این مخمس آقای محمد سهرابیه!آسی بِکِش که باز ببازم قمار را

 پ ن 2: میثم مطیعی کامل این شعر رو خیلی قشنگ خونده(+)
پ ن3: دیدار یار غائب دانی چه ذوق داره؟... ابری که در بیابان بر تشنه ای بباره!

این شعر هم در حکم همون ابره :)

۲ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۱۷:۰۳
سپیدار