دنیا کوچکتر از آن است که گمشدهای را در آن یافته باشی
هیچکس اینجا گم نمیشود
آدمها به همان خونسردی که آمدهاند
چمدانشان را میبندند و ناپدید میشوند
یکی در مه
یکی در غبار
یکی در باران
یکی در باد
و بیرحمترینشان در برف
آنچه بر جا میماند
رد پاییست و خاطرهای که هر از گاه
پس میزند مثل نسیم
پردههای اتاقت را!
عباس صفاری
سعدی شوریده بی قرار چرایی
در پی چیزی که برقرار نماند ؟
***
پ ن1: برای خیلی ها پاییز فصل اندوه و دلگرفتگی های گاه و بیگاه و با دلیل و بی دلیله ، برای من تابستون ! ... جایی هست که فصلهاش بهار ، پاییز و زمستون باشه؟ بدون تابستون ! ...
پ ن2:
همیشه دورترین سیب شاخه سرخ تر است
هبوط کن
هبوط کن که نچینم
دسترس ها را !
۰
۰۳ تیر ۹۶ ، ۱۵:۳۶