کتابی خوب و خوش خوان که هر چند طرح جلد مرتبط با کتاب رو خیلی نپسندیدم! ولی پیشنهاد خوندنش رو به همه می کنم ! (احتمالا حداقل یه 3-4 نفری هم از دوستان و فامیل کتاب ما رو خواهند خوند)
سرزمین نوچ رمانی تو 295 صفحه است و موضوع و جانمایه ی اصلی داستانش هم : مهاجرت
داستان از فرودگاه و خداحافظی " آرش و صنم " - زوج جوان تحصیلکرده ی به ظاهر خوشبخت - از خانواده و دوستانشون شروع میشه . سفر به آلمان و بعدش آمریکا. شروعی خوب ، محکم و پرکشش!
خوبی داستان اینه که شعار نمیده و پیش داوری نمی کنه . با اینکه راوی داستان " آرش"ِ و امکان این هست که دست به سانسور و تقویت ضعف ها و قوتهای خودش بزنه ، ولی طی داستان سعی نمی کنه نظرش رو تحمیل کنه .(هر چند تا اواخر قصه، اصلا نظری نداره!)
سرزمین نوچ ، علاوه بر گزارش شرایط و مختصات زندگی تو امریکا و روایت سازگار شدن و نشدن صنم و آرش با محیط زندگی جدیدشون ، گریزی هم به زندگی ایرانی های دیگه هم میزنه ! آخر داستان تقریباً مشخصه ولی این آگاهی به خاطر قلم روان و استحکام اجزاء داستان ، چیزی از اشتیاق آدم برا خوندن کتاب کم نمی کنه!
اما آنچه من از زندگی و شخصیت این زوج فهمیدم: