تا حالا مزرعه ی گندم رو از این فاصله ندیده بودم!
فوق العاده بود هوایی که توش جریان داشت! مخصوصا دم غروب وقتی باد توش می پیچید و عطر گندم رو تو فضا پخش می کرد.
دلم نیومد برم داخل مزرعه بنابراین از علفهای حاشیه ی مزرعه عکس گرفتم!
وقتی مطمئن شدم اینها علف هرز محسوب میشن ، یه دسته ازشون رو کندم!
اون 4 تا سنبل رو هم چند سال پیش از گوشه و کنار یه مزرعه ی درو شده جمع کردم! بهش چی میگن؟ خوشه چینی!
پ ن:
دیدین خیلی از کسانی که تو شهرها زندگی می کنن دوست دارن بعد از بازنشستگی برگردن روستا!
"هرکسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش"
فطرت همه ی آدمها با آب و خاک و طبیعت خویشاونده!
... قرار بود تکنولوژی برامون آسایش بیاره نه اینکه آرامشمون رو هم غارت کنه!
... زندگی رو ارزون فروختیم .