-تو کی هستی که همچو وظیفه یی را بر عهده گرفته یی ؟
-" تو" را دوست ندارم . به من بگویید "شما". مشکل که نیست . چیزی را هم خراب نمی کند .
- نه ... خب ... شما ... من عادت نکرده ام به هر غریبه یی "شما" بگویم .
-حالا هم عادت نکنید ؛ تصمیم بگیرید ...
***
تو یکی از داستان های کتاب "رو نوشت بدون اصل" نادر ابراهیمی این دیالوگ نوشته شده بود . دیالوگی که نتونستم به راحتی ازش بگذرم . فکرم رو مشغول کرد ...
از ظرایف و نکات نغز زبان فارسی همین "تو" و "شما"ست!
ماها معمولا غریبه ها رو "شما" خطاب می کنیم و برای احترام لفظ "شما" رو بکار می بریم . برای احترام به اون غریبه و مهمتر از اون برای احترام به خودمون. و همچنین یاد گرفتیم بزرگترها رو نباید جز با ضمیر"شما" مورد خطاب قرار داد حالا هر قدر هم که آشنا و عزیز باشند .
در کل ما عادت نداریم به هر غریبه ای "تو" بگیم .
"تو" کلمه ی خیلی عجیبیه.
بیشتر وقتها همراه با صمیمیت و بار عاطفی خاصی هست که به هر کسی نمیشه تقدیمش کرد ! یه جورایی انگار چکیده ی کلی کلمه ی محبت آمیز و عاشقانه است . مخصوص کسانی که نزدیکتر از همکلاسی و همکار و همسایه هستند .
به قول یکی از شخصیتهای یه فیلم سینمایی که اسمش یادم نمیاد ، تو تصمیم نمی گیری که به کسی "تو" بگی از یه جایی به بعد متوجه میشی داری "تو" خطابش می کنی ! چشم وا می کنی می بینی"شما" تبدیل به "تو" شده ! تعداد این "تو"ها تو زندگی زیاد نیستن و شاید همین کم بودن ، این نوع "تو" رو شیرین و خواستنی کرده !
بعضی وقت ها هم دنیایی از تحقیر و ناسزا بهش سنجاق شده و مخصوص کسانی هست که لایق "احترام" نهفته تو کلمه ی "شما" نیستن ! (البته شاید هیچ توجیه قابل قبولی برای استفاده از این مدل "تو" وجود نداشته باشه ولی خب ، به هر حال این مدلش هم وجود داره ! )
یه مدل دیگه "تو" هم هست... کسانی هستند که به همه ، غریبه و آشنا ، "تو" میگن ! آدمهایی که معمولا برچسب بی ادب و بی شخصیت بودن هم می خورند! کسانی که تو گنجینه ی لغاتشون "شما" وجود نداره ! شاید قصد هیچ توهین یا صمیمیتی هم نداشته باشند ولی خب ! دستشون از "شما" کوتاهه دیگه!
الان که فکر می کنم چند تا "تو" و "شما"ی دیگه هم میشه شمرد که گفتنشون اطاله ی کلامه .
خلاصه تو این قصه برام جالب بود که گفته شد : (من عادت ندارم به هر غریبه ای "شما" بگویم ! ) اتفاقا ما عادت نداریم به هر غریبه ای "تو" بگیم!
***
پ ن1: یه بار به اشتباه تو شلوغی و حجم زیاد کاری که رو سرم ریخته بود متوجه نشدم و یه "شما"یی رو "تو" خطاب کردم ... تا یک ساعت اخمام تو هم بود بابت این اشتباه :))
پ ن2: به نظرم صمیمیت و احترام یا توهین و تحقیر و ... خیلی هم نباید به خود کلمه های "تو" و "شما" مربوط باشه ! فکر می کنم بیشتر به محل استفاده و لحن گوینده و نویسنده اش ربط داره! شاید ...
پ ن3:ترکیب "شما" با فعل مفرد هم از اون قشنگیای بی نظیر زبان فارسیه :)
پ ن4: به قول حمیدرضا حامدی:
چه شد که باز "شما" شد "تو"ی همیشگی ات؟
"تو" ی همیشگی ات را "شما "خطاب نکن