سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ ۚ انَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ

کار خود را به خدا واگذار می کنم که او نسبت به بندگان بصیر است .

...

ما تلاش کردیم برای تغییر، ولی نشد . هیچ اشکالی نداره ما وظیفه و تکلیفمون رو انجام دادیم و سرمون بلنده . موافقان وضع موجود بیشتر از ما منتقدان بودند و نخواستند تغییری ایجاد کنند  .

چرا که: خداوند حال هیچ قومی را تغییر نمی دهد تا زمانیکه خود آن قوم حالشان را تغییر دهند. (إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ)

الان هم با اینکه ناراحتیم ولی دلمون رو به خدا میسپاریم که آرومش کنه . ناراحتیم و صبور.

...

◆◆◆

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

 

گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن

چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

 

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت 

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

 

هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب

باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند

چون تو را نوح است کشتیبان ، ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم

سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور

 

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید

هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

 

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب

جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور

 

حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار

تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

 

 

 

۳ ۳۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۲۷
سپیدار

 من آن نیم که دل از مهر دوست بردارم  ...

********

چهارشنبه درباره ی انتخابات برای بچه ها گفتم و ازشون خواستم صبح جمعه با پدر و مادرشون برن رأی بدن و برای شنبه یه نقاشی از چیزهایی که دیدن بکشند .برنامه هم این بود که شنبه نقاشی ها رو به دیوار بچسبونیم و با رأی گیری ، بچه ها خودشون بهترین نقاشی رو انتخاب کنند !

ظهر دیروز (جمعه) یکی از مامانا برام پیغام گذاشته که : رها از صبح رفته رو مخمون که بلند شین بریم رأی بدیم . الان هم باهامون قهره!

از عصر تا آخر شب هم کوچولوهای کلاسم یکی یکی عکسهایی رو که با برگه ها و صندوق رأی گرفته بودن ، برام می فرستادن و من هم تک تک ازشون تشکر می کردم!

البته خیلی ها هم گفتن مسئولین نذاشتن عکس بگیرن !(مسئولین بی ذوق!) عوضش بعضی هاشون برای عکس گرفتن کارتهاشون رو انداخته بودن گردن بچه ها ! یکی هم عمو پلیس حفاظت حوزه رو گزینه ی مناسبتری برا عکس انداختن تشخیص داده بود!

خود ما از ساعت  10 و نیم تا 12و نیم تو صف رأی بودیم برای نوشتن(1+1-16+30) اسم ! شلوغ بود و تند تند تذکر میدادن که عجله کنید !
برا نماز صبح که بلند شدم ، به خاطر اسپاسم عضلانی ، ساق پام بدجوری درد می کرد! با اون پادرد راه رفتن و 2 ساعت تو صف وایستادن کمی سخت بود . کاش همون بعد از تماشای رأی دادن آقا از تلویزیون ما هم می رفتیم ! ولی مگه این خانواده حرکت می کنن!

امروز هم که تعطیله! همون شنبه ای که سه چهار روزه با قاطعیت اعلام میشد به هیچ عنوان تعطیل نیست !

خلاصه :

اللّهم رضاً برضاک/اللّهم اجعل عواقب امورنا خیرا

*******

در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست

اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم

۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۰
سپیدار