امروز رفته بودیم مدرسه. کار خوبی که امسال مدرسه مون انجام داده اینه که اولین دیدار با اولیا رو قبل از شروع سال تحصیلی برگزار کرد . کتابها رو هم امروز دادیم . کلاسمون امسال 35 نفره است!!!!! کلاسها 8 تا یک ظهر با همون 2 زنگ تفریح!!!!!!!!بیچاره من ! بیچاره دانش آموزای کوچولوی 7ساله ی من!
برنامه ی جالب امسال مدرسه مون اینه: مدرسه ی بدون سطل زباله!
نه تو حیاط و نه تو کلاسها ، سطل زباله نداریم!!! بچه ها باید سعی کنند زباله تولید نکنند و هر چی هم زباله دارند ببرند خونه هاشون!!![الان نظر خاصی درباره اش ندارم . نتیجه رو بعد از اجرا می نویسم.]
اما اتفاقی اول صبح غافلگیرم کرد و چند دقیقه همینطور شوکّه نگاه می کردم و می گفتم: مگه میشه؟ مگه داریم؟!!!!! آخه چرا؟!!!!
ماجرا: دانش آموزی داشتم که بنا بر مشکلات عدیده ی شخصی و خانوادگی و ...[یه کیس عجیب!] متأسفانه باید تکرار پایه می کرد . تو املای شهریورش هم تنها یک کلمه اونهم "بابا" رو درست نوشته بود !ریاضی ش هم بهتر از املاش نبود! یعنی این دانش آموز باید سال بعد رو هم کلاس اول می بود .
اول صبح معاون مدرسه برگه ی ارزشیابی توصیفی این دانش آموز رو بهم داده تا تکمیل کنم و ضمناً این کارنامه رو هم نشونم داد :.
بله ! همونطور که مشاهده می فرمایید ، دانش آموز کلاس اول با وجود گرفتن " نیاز به تلاش بیشتر" در سه درس "ریاضی" ، "فارسی" و "قرآن" به لطف این سیستم بسیار کارآمد و هوشمند آموزش و پرورش! صلاحیت ارتقاء به پایه ی بالاتر را دارد!
(اون خوب و خیلی و خوب و قابل قبول رو هم برای اینکه خیلی به شخصیتش صدمه نخوره! و به هوای اینکه این دانش آموز سال بعد هم کلاس اوله ، تو کارنامه اش نوشتم !)
مگه تو کلاس اول درسی مهمتر از فارسی و ریاضی هم داریم؟!
یعنی درد و ناراحتی یک سال تکرار پایه بیشتر از یک عمر - به عنوان تنبل کلاس - انگشت نما بودنه؟
پ ن: من دیگه حرفی ندارم!