سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عطر سنبل عطر کاج» ثبت شده است

فردا مسافرم ! برای همین تصمیم داشتم خوندن هیچ کتابی رو شروع نکنم!

دوست همسفرم پیام داد براش چندتا کتاب ببرم وگرنه کتابهای قبلی رو که 3-4ماه پیش برده پس نمیده ! (میگن-نقل به مضمون- کسی که کتاب قرض بده بی عقله -یا هر صفت بد دیگه ای!- و بی عقل تر از او کسی که کتاب امانتی را پس دهد ! )

امروز رفتم تا چندتا کتاب از کتابخونه براش بردارم . یکی از این کتابا "عطر سنبل ، عطر کاج" بود که ... نشستم از اول خوندمش !

عطر سنبل عطر کاج - فیروزه جزایری دوما- مترجم :محمد سلیمانی نیا -نشر قصه

 کتاب کم حجم 190 صفحه ای که اتوبیوگرافی نویسنده اش (فیروزه جزایری دوما ) است . خاطرات دختری که در 6-7 سالگی در سال 1972 (حول و حوش سال 1350 ) برای گذرندان دوره ی آموزشی پدرش که مهندس شرکت نفت در آبادان است ، به امریکا مهاجرت می کنند.

بخش هایی که مربوط به خاطرات سالهای اولیه ی مواجهه ی این خونواده ، با فرهنگ محل زندگی جدیدشون میشه خیلی بامزه و خوبه! با اینکه 7 سال پیش خونده بودمش باز هم تو این دوباره خوندن برام اینقدر جالب بود که از زور خنده نمی تونستم بخش هایی از اون رو برا اطرافیانم بخونم ! 

این طنازی و بامزگی تا وسطهای کتاب ادامه داشت ولی بعدش دیگه خیلی بامزه نبود ! خاطرات میرفت سمت سختی زندگی در امریکا برای ایرانیان بعد از انقلاب ایران و به خصوص قضیه ی گروگان گیری امریکائیا و بعدش هم زندگی تقریبا عادی .

و اینکه برداشت و تفسیرش درباره ی انقلاب و تسخیر سفارت امریکا و ...  خیلی جاها ناقص و دور از واقعیته !مثلا یه جا با اشاره به تسخیر سفارت امریکا که باعث خوشحالی و غرور و مورد حمایت خیلی از مردم ایران بود، میگه: "چقدر غم انگیز است که مردم (آمریکا) به آسانی از تمام یک ملت (ایران) به خاطر کارهای عده کمی متنفر می‌شوند".

البته از یه دختر 7 ساله هم نمیشه  انتظار داشت بیشتر از این از وقایع اون روزها به یاد داشته باشه . با توجه به تاثیرات این واقعه تو زندگی شخصیش و فرهنگی که از 7 سالگی توش بزرگ شده این برداشت از انقلاب و ایران شاید طبیعی هم باشه. با توجه به این که اونها در ایران جزء قشر مرفه جامعه بودن و در آمریکا هم زندگی خوبی داشتن و بعد از انقلاب تقریبا تمام فامیل به اروپا و امریکا مهاجرت کردن، طبیعیه که وقوع انقلاب در ایران و تسخیر سفارت امریکا ، بدترین و تلخ ترین خاطره برای این خانواده باشه . حتی توصیفاتش از زندگی سنتی مردم ایران در گذشته هم به علت تجربه ی اندکش از اون محیط و زمان ، روایت صحیحی نیست! و اینطور که از داستان برمیاد نه تو ایران و نه در امریکا نشانه ای از زندگی یه ایرانی مسلمان تو زندگی این خونواده دیده نمیشه !(فکر کنم تنها جایی که به نشانه ای از مسلمان بودن این خانواده اشاره شده جائیه که مادر قبل از سفر به لاس وگاس! خانواده رو از زیر قرآن رد می کنه !

کتاب در امریکا و به زبان انگلیسی و با نام " fanny in farsi" نوشته و چاپ شده و مترجم کتاب (محمد سلیمانی نیا ) علاوه بر ترجمه ی بسیار روان و جذاب ، اسم قشنگ و با مسمای (عطر سنبل ، عطر کاج) رو براش انتخاب کرده که اشاره داره به سنبل عید نوروز و کاج کریسمس.

بخش های "اولین روز دبستان" ، "سگ های داغ"، "دوازده جاکلیدی نخی " خیلی بامزه بودن!

قسمتهایی از کتاب:

۰ ۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۵
سپیدار