سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

دل آدمی بزرگتر از این زندگیست ، و این راز تنهایی اوست

سپید مشق

اینستاگرام »»» سپیدمشق 3pidmashgh
ایتا ٠۹۲۱۶۹۹۵۸۶۹

چون قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک ! من چو کبوتر؛ نه رهایم ، نه اسیر !
◆•◆•◆•◆
گویند رفیقانم کز عشق بپرهیزم
از عشق بپرهیزم ، پس با چه درآمیزم؟
◆•◆•◆•◆
گره خورده نگاهم
به در خانه که شاید
تو بیایی ز در و
گره گشایی ز دلم...

بایگانی

خواب

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۵۶ ب.ظ

مادر یکی از شاگردام پیام داده که:

خانم ارجمند! روز تولد حضرت علی خواب شما رو دیدم و شما بهم گفتین که 100 تا لقمه نون و پنیر و سبزی همراه با خرما تهیه کنیم و بین بچه ها پخش کنیم...

*****

ببین من چه کارها که نمی کنم ! بنده های خدا از دست من شب و روز و خواب و بیداری هم ندارن که ! خرده فرمایشام هم که تمومی نداره  :)))

*****

من که دیدم متاسفانه هنوز علم تعبیرخواب بهم عنایت نشده گفتم ببینم نظر دوستان چیه؟

دوستان همراه با کلی تیکه انداختن و مسخره بازی بالاتفاق بر این بودن که 100 تا لقمه (برا کلاس اولی های مدرسه) درست کن و پخش کن!

...

گذشته از اینکه من ترجیح میدم 100 تا بستنی بگیرم و پخش کنم تا 100 لقمه نون و پنیر و سبزی اونم با خرما (ایششششش) ...

میگم آخه به من چه؟!! فوق فوقش من پیغام رسون بودم! بابا ! سندش هم موجوده! تو خود پیام اومده که من به مادرای کلاسم گفتم این کار رو انجام بدن! نه اونا به من!

...

جدا از خواب مادر شاگردم دوست دارم تو همین ماه رجب یا شعبان ، فرشته کوچولوهای کلاس اولی مهمون من باشند به صرف یه خوراکی که دوست دارند! اما نون و پنیر و ... ! شک دارم بتونم !

۹۵/۰۲/۰۵
سپیدار

نظرات (۳)

میدونستی خواب حتی اگه خودت دیده باشی حجتی برای انجام فعل نیست! حالا چه برسه به خوابی که یکی دیگه دیده! به نظر من اینکار رو نکن تا به یه کار بیهوده و بدعت ،مشروعیت نداده باشی... این رو از دفتر یه عالمی پرسیدیم و بهمون گفتن! هدیه و صدقه و انفاق و نذری دادن خوبه اما نه بدلیل خواب دیدن! به خاطر خوب بودن اصل و ذاتش. بعد هم به قول خودت بستنی خیلی بهتره تا لقمه! اونم برای بچه های کلاست که فکر کنم وضعشون خوبه!
اصلا اومدم چی بگم؟ یادم رفت!
پاسخ:
ممنون 
 نه جانم! این کار رو که قطعا نمی کنم ! ولی دوست دارم تو بعضی مناسبت ها و روزهای خاص برای بچه ها چیزی بخرم  و خوشحال شون کنم.
مثلا تا وقتی تولد امام رضا تو طی سال تحصیلی بود حتما برا بچه ها هدیه یا خوراکی ای که بچه ها دوست داشتن(بیشتر بستنی ) میخریدم . 


آخ اگه بدونی این بستنی چقدر حاجت میده! من نذر میکردم برا امتحانام به هم اتاقی هام و کسایی که برام موقعی که سر جلسه امتحان بودم ،یاسین میخوندن ! بستنی یا شیرینی بدم.. برای امتحان آمار (که روز مرگم بود انقدر از ریاضی بدم میاد) که به کل طبقه خوابگاه و همکلاسی هام آش رشته دادم.. یه حدیث کسا مشتی هم خوندیم!
کاری که میکنی عالیه. اینجوری مناسبت ها تو ذهنش پررنگ میشه.. منم همینطور بودم تا حدی که اگه یه تولدی دست خالی میرفتم سر کلاس بچه ها میگفتن : تولده! پ شیرینیت کو؟ یعنی وظیفه ی من بود!:) نه نهاد و نه بسیج دانشجویی!
پاسخ:
ببین چه گیجی هستم من !
اینهمه سال برا مناسبت های مختلف برا بچه های کلاسم بستنی خریدم یه بار نگفتم برام یه حمد شفا [!] بخونن!     ؛ )
...
من از رنگ سیاه خیلی بدم میاد !جز چادر ،توی بقیه مداد رنگی ام !  حتی کفش مشکی هم جز در مواقع خاص نمی پوشم! 
برا بچه ها خوراکی نشان روز تولد و جشنه و اگه سرتا پا سیاه بپوشم یعنی روز شهادت و عزاست !
...
تو خودت یه پا نهادی عزیزم :))
:-)))

خیر باشه خانوم معلم مهربان


مدرسه ی ما ازمون خواسه یه تعداد از بچه هارو برای مشاعره تربیت کنیم. شما موافقین؟
پاسخ:
بله که موافقم ! البته به شرطها و شروطها!
اول اینکه حفظ شعر از شعرهای کتابشون شروع بشه و دوم : محتوای شعرها مناسب سن و سال بچه ها باشه
(اصلا معتقدم دلیل اینکه بچه ها با شعر و ادب فارسی اینقدر بیگانه هستن، همین کمرنگ شدن حفظ شعر و خوندن شعرهای خوب تو مدرسه هاست ! همین شده که بچه ها دو تا شعر با ساختار درست و مفهوم خوب حفظ نیستن و تا دلت بخواد مزخرفات و خزعبلات تو حافظه شون ذخیره کردن ! )

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی