دلا خوبان دل خونین پسندند / دلا خون شو که خوبان این پسندند
پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ
گفت که با بال و پری ، من پر و بالت ندهم ...
گفت که دیوانه نهای ، لایق این خانه نهای
رفتم و دیوانه شدم ، سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نهای ، رو که از این دست نهای
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
گفت که تو کشته نهای ، در طرب آغشته نهای
پیش رخ زنده کُنش ، کُشته و افکنده شدم
گفت که تو زیرککی ، مست خیالی و شکی
گول شدم ، هول شدم وز همه برکنده شدم
گفت که تو شمع شدی ، قبله این جمع شدی
جمع نیم ، شمع نیم ، دود پراکنده شدم
گفت که شیخی و سری ، پیش رو و راهبری
شیخ نیم، پیش نیم، امر تو را بنده شدم
گفت که با بال و پری ، من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش ، بیپر و پرکنده شدم
چشمه خورشید تویی سایه گه بید منم
چونکه زدی بر سر من پست و گدازنده شدم
(حضرت مولانا)
پ ن2: بیت عنوان از بابا طاهر
پ ن1:
دوست دارد یار این آشفتگی ...
۹۴/۰۷/۰۲