هوای گریه
دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم ، کجا من؟
کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا ، من
نه بسته ام به کس دل ، نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج ، رها ، رها ، رها ، من
ز من هر آن که او دور ، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک ، از او جدا ، جدا ، من!
نه چشم دل به سویی ، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا ، من
ز بودنم چه افزود ؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من؟
ستاره ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با من
شعر زیبایی از سیمین بهبهانی -که امروز به دیدار پروردگارش رفت- و قسمتهایی از شعر رو همایون شجریان با صدای قشنگش خونده .
پ ن: شعر خیلی لطیف و دلنشینه . صدای همایون شجریان هم قشنگ روش نشسته .
از اون شعرهایی که بعضی وقتها آدم فکر میکنه خودش این شعر رو گفته !